زمان بچگی ما تنها چیز سنتی شناخته شده، بستنی سنتی بود. البته که من طعم وانیل را به زعفران ترجیح میدادم ولی خب پسته های داخل بستنی سنتی یک مزیت بود.
بعدش رستوران سنتی باب شد، من با چهارزانو نشستن روی تخت و دیزی خوردن در ملاء عام مشکلی نداشتم به شرطی که جورابم سوراخ نباشد. البته اینکه بعد از نهار بشود قلیان زد برای خیلی ها مزیت بود.
بعدترش مواد مخدر سنتی شناخته شد، منظور همان تریاک و حشیش و هرویین بود که در مقابل متاآمفتامین (شیشه) و قرصهای روانگردان که صنعتی بودند، آنها سنتی محسوب میشدند. این شد که ما فهمیدم اگر معتاد پس از فاز گرفتن ناشی از استعمال مخدر، به جای آدم کشی و تجاوز فقط خودش را بخاراند و بخندد و بخوابد؛ یک مزیت است.
الان دور دور طب سنتی است. هنوز دقیقا معلوم نیست منظور از طب سنتی چه چیزهایی میتواند باشد، گویا از حجامت و فصد و بادکش بگیر تا طب سوزنی و ماساژ کف پا تا دود کردن پشکل و خوردن معجون هفت ریشه در صبح ناشتا همگی مشمول طب سنتی هستند. به طور کلی هر جا تجویز د رمانی بشود ولی مجوّز مهر نظام پزشکی نداشته باشد میشود طب سنتی. ما اولش فکر میکردم علفی جات نمیتواند ضرر یا عوارض جانبی داشته باشد ولی بعد فهمیدم که اینطور نیست. گفتیم شاید علفیجات ارزان باشد و کمتر از دار و دوای دکتر هزینه کنیم که این طور هم نبود. حالا منتظریم یک مدت بگذرد شاید آخرش بفهمیم مزیت طب سنتی چیست.
۹۹ درصد ویدیوهایی که از بچهها پخش و پربازدید میشه منو منزجر میکنن
این که بچه ای غلط حرف بزنه حریم خصوصیشه و نباید پخش بشه
این که بچه ای حرفهای غلط، خاله زنکی یا یا بزرگتر از سنش بزنه باعث شرم و ننگ اون پدر مادره و باز هم حریم خصوصی اون بچه است
فیلم گرفتن از سُر خوردن و غذای تند و ترش به خورد بچه دادن که کاملا مصداق کودک آزاریه
مردم اصلا درک نمیکنن این بچه آدمه، هر حقی که برای بزرگسال قائلید این بچه هم داره با این تفاوت که بزرگسال میتونه با اراده خودش از حقش بگذره ولی این بچه نمیتونه بگذره و نباید هیچ کدوم از حقوقش نادیده گرفته بشه. کسی حق نداره بچه ها رو مایه سرگرمی، کسب درامد و شهرت بکنه. اینها سواستفاده از بچه است.
به تاریخ بی تکرار ۹۹/۹/۹، یاد میکنم از ۹ سال پیش، شهرک غرب، صبح ابری دلگیر سرد و آدمی که قدمزنان مُرد اما چون هیچ گوری ظرفیت حسرتهاشو نداشت مجبور شد همچنان روی پاش بایسته.
پ.ن.
امیدوارم پروندههایی که ۹۱/۹/۹ تو بیمارستان لقمان تشکیل شده آتیش بگیره:))
دلم گرفته
کاش چهارده سالم بود، الان متن یکی از ترانههای داریوشو مینوشتم اینجا و بعد فکر میکردم چه خوب حرف دلمو بیان کردم
کاش چهار سالم بود و از باز کردن همزمان شیر توالت و کشیدن سیفون لذت میبردم