کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

حتی اینم تقصیر آ.خونده

خواب دیدم که رفتم از یه دستفروش که جلوش یه میز تریبون طور گذاشته بود یه دسته صددلاری خریدم از قرار هر دلار 60هزار تومن، اسکناسها رو گذاشتم تو کیفم بعد رفتم یه جا که با اون دلارا یه چیزی که نمیدونم چی بود بخرم اما هر چی گشتم دلارها تو کیفم نبود، عوضش یه عالمه چیز میز عجیب بود که من نمیدونستم از کجا اومده تو کیف من!!!!! وسط اون چیزها یه کیف پول سیاه بود که یه عالمه جا داشت و وقتی کامل بازش میکردی قد یه برگه آچهار میشد. اون وسط فکری بودم این چیز کسشر رو کی طراحی و تولید کرده و کی رفته خریده؟! حالا پولم به باد رفته، جواب شوهرمو چی بدم؟ اونقدر تو خواب حرص خوردم که وقتی بیدار شدم ذوق کردم همه ش خواب بوده.

نظرات 3 + ارسال نظر
یه مرد شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 08:15 ب.ظ http://Whiteshadow.blogsky.com

نسیم یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 10:17 ق.ظ

منم یه بسته صد دلاری میخواااااممممممم

من هم خوابشو فقط دیدم:))

لیمو یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 11:21 ق.ظ

تو خوابم استرس آب شدن پولمون ولمون نمیکنه.

میبینی؟!:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد