میدونی، من فکر میکنم آدم درست و غلط وجود نداره، همه آدمها غلطن و اگه بخوان میتونن درست بشن یا حداقل آدم ببینه که دارن تلاش میکنن واسه درست شدن و دلش رو به همون تلاش خوش بکنه. من اگه بخوام آدمها رو دستهبندی بکنم، میگم آدمها موندنی و نموندنی هستن. بعضی وقتها گذر زمان نموندنیها رو موندنی میکنه، گاهی هم بر عکس. بعضیا مادرزاد موندنی هستن، اینا ولکنشون اتصالی داره، شروع میکنن که که تموم نکنن. ولی بعضیا اصولا نموندنی هستن، تموم کردن رو با همه دردناکیش بارها تجربه میکنن، چون شروع کردن رو بیشتر از موندن دوست دارند؛ اعتیاد به عشق شنیدین؟ اینا خیلی خطرناکن و خیلی هم جذاب، اینا هم مخدِّر هستن هم مخدَّر و ذات تخدیر هم همینه که جذابیتش فریب بده آدما رو، وگرنه کدوم سگی معتاد میشد؟
حرفت رو درباره موندنی و نموندنی بودن دربست قبول دارم آمّا بنظرم درست و غلطی هم تا حدودی وجود داره. یعنی اون پایه و خمیره ی ذات هر آدمی اهمیت داره که تلاش کردن رو پذیرفته باشه و بخواد.
+ آره دقیقا همین اعتیاد به عشق و روابط تعریف درستشونه.
چقدر خوب گفتی
من از اونام که ول کنم اتصالی داره
اصلن هم خوب نیست
خاک تو سرم
اینجوری نگو:*
جالب بود
انگار درگیر یه رابطه با یکی از اینها شدی
الان نه
ولی تو رزومهم هست:))