کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

۰۲۰۹۲۴

چندین بار بحث مهریه رو پیش کشیده، من هم گفته‌م نمیبخشم چون هیچ ارثی از تو به من نمیرسه، وارث اصلی تو پدرت و بچه‌هات هستن. فقط همین مهریه است که بعد از تو برای بزرگ کردن بچه‌هام لازمش دارم. بارها گفته‌م اخلاقاً تعهد میدم که هیچ وقت لای منگنه‌ی مهریه نذارمت. امشب باز دوباره میگه بیا فلان قدرش رو ببخش، دولت میخواد 15 درصد مالیات بگیره از مهریه. گفتم باز 85درصدش مال منه، اون پونزده درصد رو سگ خورد. میگه پول بچه‌های منه، سگ خورد یعنی چی؟ میگم پول بچه‌های تو کدومه؟ قانوناً این پول مال منه که الان لطف کرده‌م نخواستمش و دارید ازش استفاده میکنین، از لحظه‌ای که منو بردی تو حجله باید نقدی بهم میدادی. میگه چرا باید مرد مهریه بده اصلا؟ چطور واسه چیزهای دیگه فکرتون جدید میشه، حق و حقوق مساوی میخواید به مهریه که میرسه قانون هزار و چهارصد سال پیش باید اجرا بشه؟ میگم کدوم حق و حقوق مساوی؟ تا وقتی ج.ا. هست و قانونها همینه، من مهریه‌م رو نمیبخشم. اگه ج.ا. رفت و قانون درستی وضع شد، من هم مهریه نمیخوام. میگه فقط ادعاتون میشه. میگم من هیچ ادعایی ندارم، من یه زن عقب افتاده‌ام، اصلا هر چی تو میگی من همونم. مهریه‌مو نمیبخشم. مالیاتش هم هر چقدر بشه واسم فرقی نداره.

فلفلی میپرسه اصلا دارید درباره‌ی چی حرف میزنین؟ میگم درباره‌ی دزدی قانونی. فسقلی میگه دزدی بده، حتی اگه قانونی باشه. میگم درسته مامان جان.

آقای شوهر میره تو لب، نگاهم نمیکنه، براش چایی میریزم سرشو از گوشی برنمیداره، تشکر نمیکنه، مثلا قهره که خب به عنم که قهره! قبلا بهش گفته‌م اصلا همین که ازم میخوای مهریه رو ببخشم یعنی قابل اعتماد نیستی. چرا من باید به تو اعتماد کنم وقتی تو به من اعتماد نداری؟ متاسفانه بنیان خانواده من روی فاضلابه دوستان، یه شهر باید برینن توش.

نظرات 11 + ارسال نظر
ندا جمعه 24 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 11:29 ب.ظ

یعنی میگه بیا ببخش که مالیات ندید؟ مگه اجرا شده این قانون و اصلا مگه منوط به دریافت مهریه نیست؟

ببین سالهاست میگه بیا ببخش و هر بار یه بهونه‌ای پیدا میکنه، مهم هم نیست بهونه‌ش چیه، مهم اینه که گیر بده به من

خانوم‌ف شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 12:32 ق.ظ

حالا چه گیری داده که ببخشی؟
مگه میخواد طلاقت بده ؟ یا ساطور گذاشتی بیخ گردنش که بده ؟
چشه ؟

من نمیدونم دقیقا چشه
مشخصه یه کِرمی به کونشه ولی چه نوع کرمی رو باید آزمایشگاه انگل شناسی تشخیص بده:!!!

مهتاب شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 08:41 ق.ظ

بهش بگو کی داده کی گرفته که تو حالا در تاب و تاب افتادی

مونا شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 10:05 ق.ظ

شوهر منم یه مدت گیر داده بود مهریتو ببخش خیلی اذیتم کرد بعد فهمیدم ننه جونش این حرفو تو دهنش انداخته این اولین قدم شروع بشه بعد مابقی کارها... زنه جادوگر
مطمئن باش این بخشیدن مهریه رو ینفر تو کله شوهرت انداخته باید اون فتنه رو پیدا کنی

ای بابا
آدمی که خودش عقل نداره و دهن بینه، این فتنه رو دفع کنی میره میچسبه به فتنه‌ی بعدی

الف شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 01:05 ب.ظ

منم فکر میکنم مهریه خلا قانونی سهم الارث(همس) رو جبران میکنه ، حالا مگه زنها باقی حقوق قانونیشون رو گرفتن که سر این یکی هم سازش کنند.

حالا بیا اینو حالی مرد همه‌چیزدان من بکن...

نسیم شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 01:09 ب.ظ

اصلا و ابدا نبخش

نخواهم بخشید.
بچه‌م مگه؟

لیمو شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 01:14 ب.ظ https://lemonn.blogsky.com/

من چون قبول ندارم با خانواده هم توافق کردم که بخوام ازدواج کنم مهریه نمیخوام اما وکالت تمام حقوق برابرم رو میخوام. حالا اینها به کنار شما که از ازدواجتون گذشته واقعا جالب نیست وقتی مشکلی ندارین هی بیاد بگه ببخش :| الان مگه با مهریه داری چیکار میکنی که ببخشی نمیتونی؟!

بابا اصلن مشکلی نداشتیم
یه ربع پیشش همدیگه رو بغل کرده بودیم لاو میترکوندبم:)))

لیمو جان، نمیدونم چقدر این که شنیده‌م درسته ولی گویا پاش بیافته مرد میتونه تمام اون حق و حقوق کوفتی رو دوباره از چنگ زن دربیاره و وکالت و شرط صمن عقد و فلان و بهمان فرمالیته است.

یه مرد شنبه 25 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 02:00 ب.ظ http://Whiteshadow.blogsky.com

من حرفی نمی زنم
چون در این خصوص بفهمید چه کرده ام منو می کشید

من چه کاره بیدم که بکشمتون، اگه وجدانتون اذیتتون نمیکنه

سمیه یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 08:21 ب.ظ

عجیبن غریبا
حالا اگر شما مهریه میخواستی باز یه چیزی
حاضره حق طلاق و حضانت فرزند بهت بده؟

هیچ کوفتی حاضر نیست بده، آقا فقط دست بگیر داره. هر چی تا الان گرفته رو هم کلا منکره...

لیمو دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 12:06 ب.ظ

واقعا؟! یعنی میتونه وکالت رو فسخ کنه؟
+ جدی دلم میخواد بفمم چی توی سر یک مرد میگذره که توی آرامش و لاو ترکوندن یهو یه چیزی بگه که همسرش دچار شک بشه! آخه مهریه یه چیز روتین و روزانه نیست که مثلا هرروز در حال گرفتنش باشی یا کار خاصی انجام بدی باهاش، اکثرا فقط زمان جدایی استفاده میشه.

احمقه
ترس از دست دادن داره
و نمیفهمه این راهش نیست

فائزه دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 05:05 ب.ظ

نمیدونم چرا انقد عصبانی شدم اینو خوندم:)))) عجب صبری داری اگه چیزمیز پرت نکردی سمتش.

ای بابا
تازه آقا شاکیه چرا جوابشو داده‌م....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد