اگر میتوانستم مثل خورشید
هر روز شرق تا غرب عالم را زیر پا میگذاشتم
به امید لحظه ای که از بام تو بگذرم
به پنجره ای نور ببخشم که تو پرده اش را میکشی
به گلهایی بتابم که به تو میخندد...