کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

960611


گرفتار نوعی رکودم که تا به حال تجربه اش نکرده ام. نوعی باری به هر جهت که میدونم تنها به یک جهت خواهد کشید. دارم خزعبل میگویم، خودم میدانم. فکر کردم بهتر است حرفی بزنم ولو خزعبل. سکوت و سکونم نشانه خوبی نیست، این را میدانم. مشخص است که دارم به سمت دنیای زیرین رسوب میکنم. باید خودم را به هم بزنم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
یک سیب یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 09:10 ق.ظ

نگو که داری تسلیم میشی

باشه
نمیگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد