کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

950531

خسته ام؛ آنقدر خسته که به یاد نمی آورم آیا تا کنون بدین حد خسته بوده ام یا نه.

سرنوشت، چون باران سیلاسای تابستانی بر من فرود آمده و من خیسِ خسته ی بهت زده، نه راه برگشت دارم و نه نای پیش رفتن. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد