کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

950224

فریاد که در رهگذرآدم خاکی

بسی دانه فشاندند و بسی دام تنیدند

ای کاش میشد واقعا فریاد کرد. درست وقتی که احساس آزادی و استغنا میکنی، میبینی که در  دامی نو گرفتاری. فریاد! فریاد! فریاد بی صدای آپارتمانی....

نظرات 1 + ارسال نظر
قندک میرزا شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 10:35 ق.ظ http://khroosebimahall.blogfa.com

سلام
بااین اوصاف بازهم میگی لبخند بزنیم ؟مگه داریم؟ مگه میشه؟!

اگه لبخند زده بودیم اونجوری نمیشد دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد