کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

941220

سوال:

 چرا باید مادرشوهر من بی هوا خودشو شام دعوت کنه خونه ما؟

جواب: 

چون نمیفهمه من تو ماه هفتم بارداری با هشتاد و دو کیلو وزن و قلبی که بیش از 100 بار در دقیقه میزنه تا خون کمی رو که دارم به خودم و دو تا جنینم برسونه، دیگه نمیتونم بلند شم و بشینم و از ایشون و دختراشون پذیرایی کنم.

چون نمیفهمه وقتی به یه زن باردار میگن دیابت بارداری داری و باید بیشتر مراقبت کنی، چه استرسی رو تحمل میکنه و زحمتش چند برابر میشه چون باید برای خودش غذای رژیمی درست کنه.

چون نمیفهمه وقتی تو دو هفته گذشته پنج بار مادرمو میبرن اتاق عمل و من حتی نمیتونم دو ساعت برم ملاقاتش، دیگه روحیه پذیرایی از مهمون ندارم.

چون نمیفهمه اگه همیشه بهش لبخند میزنم و  احترامشو دارم، معنیش این نیست که واقعا از دیدنش خوشحالم.

چون نمیفهمه در شرایطی که من واقعا نیاز به استراحت دارم با این مزاحمتش هر روز بیشتر و بیشتر و بیشتر از چشم من میافته.

چون اون یه زن نفهمه!



واقعا باید با این حجم نفهمی چیکار کنم؟ چه برخوردی بکنم که در شأن خودم باشه؟ 

نظرات 3 + ارسال نظر
Lady پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 04:13 ب.ظ http://writtenbylady.blogsky.com

بعضیا فکر میکنن دید و بازدید کنن طرفشون خوشحال میشه احتمالا موقعیت تورو درک نمیکنه ...خب اونا بیان یه دو ساعتی میشینن میرن تو هم نمیخاد با این حال سختت پذیرای کنی یه چایی و میوه کافی ناراحت هم شدن دیگه کاری نمیشه کرد ..بلاخره باید شرایط درک کنن
همیشه همینجوره کسی ادمو درک نمیکنه

biiitaaa جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 12:01 ق.ظ http://maloosak.69.mu

با وبلاگتون خیلی حال کردم بقول خودمونیا دمتون گرم
واقعا وبلاگ محشری دارین بازم تشکر میکنم
امیدوارم به سایت ماهم سری بزنی شاید به دردتون بخوره یروزی
به امید دیدار
96518

قندک میرزا یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 12:31 ب.ظ http://khroosebimahall.blogfa.com

چون پسر عزیز کردش شوهر شماست. دلیل خوبیه. مگه از شما خواسته واسش کوه بکنین؟ چقدر سخت گیرین شما؟! خودتونم بعد مادر شوهر میشین ها. از هردستی بدین پس می گیرن. رد خور نداره.
اگه مادر خودتونم قرار بود بیاد همینو می گفتین؟

مادر من تو این شرایط فقط از من پذیرایی میکنه چون درک میکنه توان یه چایی درست کردن رو هم ندارم. خود مادرشوهرم بعد از اینکه اومد و حال منو دید شرمنده شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد