کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

-

هر چی فکر میکنم یادم نمیاد پارسال یلدا کجا بودم و چیکار میکردم. اما دونه دونه یلداهای قبل از ازدواجم یادمه، با جزئیات کامل؛ خصوصاً آخرین یلدا قبل از آشنا شدن با همسرم. 


 یه کت زمستونی سفید پوشیده بودم با یه شال بافت سفید، و رنگ رژی که خیلی بهم میاد. فروشنده های لوازم آرایش بهش میگن گوشتی ولی قدیما میگفتن جیگری. رنگ تندیه که روی صورت گندمی من میشینه و لبهای معمولی منو خوب نشون میده. با اون ابروهای قجری و مژه های ریمل خورده اگه دهه شصت میرفتم تو خیابون، کلی پسر میافتادن دنبالم، اما خوشبختانه تو سال 92 چندان تحفه ای به نظر نمیومدم. 

قرارمون پایین تر از میدون بود. یه بار دیگه هم سوار ماشینش شده بودم اما تاریک بود و در مورد رنگش شک داشتم. با چشمام دنبال راننده خندان و هیز مورد نظرم میگشتم. قبل از رسیدن من از ماشین پیاده شد. صبر نکرد تا سوارشیم، اول با چشماش تحسینم کرد. وقتی سوار شدم ازم پرسید با این قیافه بری خونه بهت گیر نمیدن؟ 

از اون شب ترافیکش خوب یادمه و احساس تسلیم به اون وسوسه قدیمی.  یادمه تو کدوم خیابون و زیر کدوم بیلبورد دستمو بوسید. یادمه سرمو به پشتی صندلی تکیه داده بودم و به چهره اش خیرده شده بودم؛ به چهارسالی فکر میکردم که گذروندیم تا رسیدیم به این شب. فکر میکردم زندگیم به جایی رسیده که دوست داشتم و میتونم حالا حالاها این اشتباه دوست داشتنی رو ادامه بدم. اما حتی اون یک ماه رو هم نداشتم. همه چیز خیلی راحت تموم شد، مثل داستانی که قرنها پیش نوشته شده، روی کاغذهای زرد، با جلد کالینگور خاکستری. 
نظرات 1 + ارسال نظر
نل جمعه 27 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 06:50 ب.ظ

منم مخالف این سریالام.. اما یک جوری نوشتی گویا سریالهای ایران خودمون حرفی برای گفتن دارن.. یا سریالهای برون مرزی..
همشون کپ همن.. حالا یکم موضوعیتش فرق داره..
کلا سریال خاصیتش کش دادن و نشون دادن جزییات زیااادیه.. .

به نظر من سریال خوب هم وجود داره، داخلیش کمه، خارجیش بیشتره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد