دوستی مجازی در خلال حرفهایش گفت که پدرش شاعر است.
با خودم فکر میکنم بابای شاعر داشتن چه حسی دارد؟ باید خیلی عجیب باشد؟ یا شاید هم خیلی معمولی.... زمانی عضو انجمن شاعران و نویسندگان آموزش و پرورش منطقهمان بودم، امیر فیروزی نامی استادمان بود که سه سوال بنیادی را دائماًً مطرح میکرد، اولیش این بود که چرا شعر میگویم؟ الان تازه فهمیدم چرا آن موقع شعر میگفتم. فکر میکردم شاعری خیلی خاص است، میخواستم خاص باشم، میخواستم فرق داشته باشم.
پدر منم شاعره.
البته نه به اون صورت که فک کنی .
در حد اینکه یه دفتر شعر داره هر از چند گاهی 4 تا غزل برامون میخونه.
کلا حس خاصی نداره. ولی اون وقتایی که از همه چی بریدی خیلی خیلی میتونه کمک کنه.
آیکیو!!! اون دوست مجازی متن که پدرش شاعره، خودتی
ای نادون. من مثلا رد گم کردم کسی نفهمه.
کی به کی میگه IQ.
:)))