دیروز به مسئول تدارکات گفتم کارپردازو بفرسته واسه همکارا شیرینی بگیره، به مناسبت این که من عقد کرده ام. عصر شده و خبری نیست، آبدارچی زنگ زده به مسئول تدارکات، میگه پس شیرینی چی شد؟ جواب میده کارپردازو فرستادم. آبدارچی میگه آخه چرا اونو فرستادی؟ اون معلوم نیست داره با کجاش بازی میکنه