کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

چس مثقال وزن کم کرده م، عینکم واسم گشاد شده! یعنی فقط مغزم آب شده آیا؟

جالیز سالمندان

وقتی به مهارت‌های زندگی فکر می‌کنم، حس می‌کنم مادرم من را مثل یک کلم در باغچه خانه پرورش داد.

دست خودم نیست

فکر می‌کنم عاشقانه ترین عضو بدن دست است، انگار آدم با دستهایش عشق میورزد، نه با قلبش.

رابطه زنان دیمیتری با مردان

پیش‌نوشت: ... نمادهای اسطوره‌ای، نخستین پدیدآورندگانند و در همان حال سرمشق و الگوی همه‌ی فعالیت‌های بشری از قبیل زناشویی، تغذیه، تولید، جنگ و احساس و عاطفه و حس زیباشناختی و ... به همین دلیل انسان باستانی از شخصیت‌های اسطوره‌ای الگوبرداری کرده و آنان را سرمشق زندگی خود قرار می‌داد. از همین جا انسان امروزی میراث‌دار ذهنی نیاکان خود می‌شود و بخشی از این شخصیت‌های اسطوره‌ای را به صورت «الگوی دلخواه» در ناآگاه روان جای می‌دهد و شخصیت خود را بر مبنای آن، سمت و سو می‌بخشد. (نوشته پشت جلد کتاب «نمادهای اطوره‌ای و روانشناسی زنان-شینودا بولن-آذر یوسفی»)



(کهن الگوی روانشناسی (archetype) غالب  در من به تشخیص خودم و تأیید دوستان، دیمیتر (خدابانوی غلات، روزی‌دهنده و مادر) است. برای همین بخش جالب توجه کتابی را که بالا معرفی شد در اینجا آوردم.)



زنان دیمیتری مردانی را به خود جلب می‌کنند که به جنبه مادرانه آنها گرایش داشته باشند. زن دیمیتری واقعی خود انتخابگر نیست و صرفاً‌ به نیازهای مرد پاسخ می‌گوید و حتی گاهی اوقات از سر ترحم به سوی او کشیده می‌شود. زن دیمیتری از مرد خود انتظارات زیادی ندارد و اغلب مردان به به چشم «پسربچه» می‌بیند.

نمونه پیوند مادر کبیر-پسر شیفته نوع معمول رابطه‌ای است که زن دیمیتری در آن می‌گنجد. گرچه ممکن است زن از مرد جوان‌تر باشد، اما این رابطه کهن نمونه‌ای ربطی به اختلاف سنی آنها ندارد. مرد غالباً شخصیتی است اب استعداد و حساس که می‌پندارد هیچ کس (جز زنش) او را درک نمی‌کند و برایش ارزشی را که باید قائل نیست و هیچ کس (جز زنش) بی‌مسئولیتی‌های او را نادیده نمی‌گیرد. او بیش  از آنکه مرد باشد، پسری است نابالغ و خودشیفته که حس می‌کند شخصیتی ویژه دارد. زن دیمیتری با نحوه‌ی ارزیابی مرد از خود معمولاً موافق است و بارها از رفتار خودخواهانه و بی ملاحظه اون نسبت به خود چشمپوشی می‌کند، در حالی که دیگران متوجه این رفتار مرد می‌شوند.

از نقطه‌نظر زن، مرد بدشانس است. دیگران قدرش را نمی‌دانند و مانند او وضعیتش را درک نمی‌کنند. گرچه رفتار بی‌ملاحظه شوهر زن را غالباً آزرده و عصبی می‌کند، اما به محض اینکه از شوهر بشنود که چقدر برایش با ارزش است و یا اینکه اون تنها زن مورد علاقه اوست، همه چیز مورد بخشایش قرار می‌گیرد.

زن دیمیتری در قالب مادر کبیر، همچون مادری که از تولد بخشیدن به پسر خوش‌سیمای خود شگفت‌زده می‌شود، از چهره و یا استعداد همسر خود حیرت می‌کند. یکی از این زنان را می‌شناسم که در مورد همسرش می‌گفت: «در نظرم او چون مجسمه داوود میکل آنژ است. از اینکه مراقب و مواظب او باشم لذت می‌برم. می‌دانم خیلی لوسش می‌کنم.» و این حرفها را نه با تلخکامی، بلکه با غرور و سرافرازی می‌زد.

خصیصه مادرگونه دیمیتر و مشکلش در رد خواسته‌های دیگران، او را طعمه سدوجویی مردانی می‌کند که جامعه‌ستیز (sociopath) هستند. رابطه دیمیتر با مرد جامعه‌ستیز در ظاهر امر به رابطه مادر  کبیر و پسر شیفته شباهت دارد و وجوه مشترکی هم بینشان هست، اما نمونه پسر شیفته قادر به مهرورزی و وفاداری و همچنین واجد حس ندامت و پشیمانی است. مرد جامعه‌ستیز از این ویژگی‌ها محروم می‌باشد و این خود وجه تمایز بسیار مهمی است. مرد جامعه‌ستیز متوقع است دیگران به نیازها و تمناهایش پاسخ دهند، اما خود عاری از حس قدردانی، صمیمیت و دوستی با دیگران است. نوع ذهنیتش نسبت با دیگران با سؤال «اخیراً تو در حق من چه کرده‌ای؟» نمایان می‌شود. او به راحتی قادر  است فدارکاری‌ها و ایثارهای گذشته زن دیمیتری و همچنین سودجویی‌های خود را به فراموشی سپارد. پیوسته نیازمند است و همین نیازمندی است که دیمیتری ایثارگر را به خود می‌خواند. ارتباط با مرد جامعه‌ستیز زن دیمیتری را در چارچوب تنگ عواطف خود زندانی و از نظر مادی نیز  او را ورشکسته می‌کند.

نوع شخصیتی دیگری که با زن دیمیتری زوج می‌شود، مردی است که در پی نمونه مادر خود است. شاید او نیز همچون ادیپ کوچک که در سنین چهار و پنج سالگی آرزوی ازدواج با مادر را در سر می‌پروراند، با چنین افکاری سر کرده باشد. اینک مردی شده، در  جستجوی زنی است که برایش مادری خوب باشد. دلش می‌خواهد همسرش مهربان، مراقب و فداکار و صمیمی باشد، غذایش را فراهم کند، برایش لباس بخرد، مراقب باشد تا او به موقع نزد پزشک و دندانپزشک برود و نیز برنامه‌های اجتماعیش را سامان دهد.

از میان همه مردانی که به کیفیت‌های دیمیتری گرایش دارند، «مرد خانواده» تنها نوع شخصیتی است که خود نیز بالغ و ایثارگر است. چنین مردی شدیداً مایل به تشکیل خانواده است و زن دیمیتری را در تحقق این آرزو با خود سهیم می‌داند. او علاوه بر آنکه «پدر خوبی» برای فرزندانش است، به اوضاع و احوال زن خود نیز توجه دارد؛ مثلاً هنگامی که زن دیمیتری در رد خواهش دیگران ضعف نشان می‌دهد، او به یاریش می‌آید و مراقب است که زن به نفع خودش اقدام کند.

«مرد خانواده» به آرزوی دیمیتر برای مادر شدن و پرورش فرزندان واقعیت می‌بخشد. اما سه نوع شخصیتی دیگر، بچه‌دار شدن زن دیمیتری را مشکلی بر سر راه خود می‌پندارند و در مواقع حاملگی اصرار به سقط جنین دارند. در این شرایط اصرار آنها زن را دچار بحرانی درونی می‌کند: یا باید مردی را که برایش مادری می‌کند از خود براند و یا اینکه خیال مادر شدن را از سر بیرون کند و گویی با این گزینش یکی از فرزندان را فدای دیگری کرده است.

مراعات بی نظیر!


دیدی که یار جر خورد؟

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
فارس نیوز چاخان نمود و پین کیو بدنام شد

پین کیو همان پینوکیو است که به خاطر حفظ وزن شعر به این شکل درآمده.

هر جا که برم، با هر کی باشم، واسه گنجیشک دلم هوا زمستونیه....

اگه قراره تو زندگی نقش بز رو بازی کنم، ترجیح میدم بز کوهی باشم، وحشی و آزاد؛ نیمذارم بدوشنم به هوای آغل و علف

گویند طبیبان که شکر زهر سفید است


نعناست لبت، گرم، خنک، تند و ملایم


یک تجربه

مسائل باقی مانده از روابط قطع شده را در خودآگاهتون حل کنید. میدانم دیدن پیامکها بعد از گذشت چند ماه از قطع رابطه زجرآور است، اما نگه داشتنشان بهتر از این است که همه چیز را یکجا قلع و قمع کنید... بقول مشاورها، باید برای رابطه‌ها سوگواری کرد، نباید گذاشت عقده شود.