کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

مدیونید فکر کنید ما خانواده حسودی هستیم.

مامان: صنم عروس شد. بالاخره این دختر زشتشونم شوهردادن.


من: مامان اون بیچاره که زشت نبود، تازه هی پزشو میدادن که خوشگله و یه عالمه خواستگار داره.


مامان: آره واسه اونا خوشگله، کنار مش تقی که میشینه خوشگله!

توضیح: مش تقی شوهر عمه صنمه و یه نسخه داغونتر از محمود بهرامی (شازده در سریال متهم گریخت).

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق(فرخ) دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:19 ق.ظ

بله
اما فشار خونتون بالا میره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد