کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

در اوان جوانی، یک سیمکارت ایرانسل داشتیم که باهاش یک غلطهایی کرده بودیم. بعد از غلطهامون توبه کردیم، تصمیم گرفتیم سیمکارت را بسوزانیم. شونصد و نهصد و نود و چنجاه بار پینکد غلط دادیم، ولی لامصب نسوخت! شایستی سوخته بود و ما نمیفهمیدم... خلاصه این طوری شد که ما فهمیدیم تقوای ظرفرو باس بی خیال شد!

پ.ن. تقوای ظرف یعنی اینکه محیط خود را از عوامل وسوسه انگیز پاکسازی کنی.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد