یه روزم قوطی کنسرو میشم، خالی و سبک که شدم پرتم میکنن تو کوچه، از جلوی پای یه بچه تخث سر در میارم که با پاش شوتم میکنه تو جوب، بعدشم کسی از سرنوشتم خبردار نمیشه