کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

شب عید مامانم گفت: دو تا کفش خریدم برای خودم گفتم: مبارکه بیار ببینمش. گفت نشونتون نمیدم، میخوام همتون رو سوپوری کنم.... (منظورش سورپرایز بود البته)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد