کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

راضیم از خودم

چند وقته سعی میکنم خودم رو راضی وخوشحال کنم، کمتر نگران بالا رفتن سنم میشم، سه پیچ نمیشم به نداشته هام.

چند وقته دوباره کتاب کاغذی میگیرم دستم، تو کوچه با گنجشک و یاکریم و گربه و گل و دیوار و درخت و ... حرف میزنم.

چند وقته که دوباره با چشم و ابرو و لب و لوچه حرف میزنم، علیرغم اینکه بابام به شدت بدش میاد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد