کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

من محجبم، چرا؟

من کتاب مسئله حجاب رو خوندم، وقتی نوجوان بودم. بخشی از کلامش خطاب به زن این بود که تو خیلی ارزشمندی به شرطی که تو دست و پا نیافتی، پس اگه میخوای خواسته بشی، خودتو بپوشون. خب اون موقع ما خیلی هم خوشمون اومد، کدوم خری از خواسته شدن بدش میاد؟

الان تو این سن دارم به این فکر میکنم چی رو بخواد؟ اون چیزی که مخفیه و نمیبینه؟ یعنی جسمم؟ خب این الان خیلی جالبه از نظر ایشون؟

میخوام صد سال سیاه نخوان!

به یه چیزی اعتقاد دارم، اونم اینه که تو اجتماع، چه زن و چه مرد، اگه ساده و پیراسته باشن، خیلی بهتر از اینه که زلم زینبو باشن و جلب توجه کنن... خو چه کاریه آدم تو زندگی روزمره ش خودشو درگیر کششهای جنسی کنه؟ برای همین بدم میاد از اونایی که وقتی میرن سر کاریا دانشگاه، سه ساعت جلوی میز توالت وایمیاستند.

تو همون کتاب مسئله حجاب یه حرف خوبی هم زده شده، اونم اینه که زن اگه خودشو بپوشونه، یه پیامی برای مخاطبش داره، و اون اینه که منو بدون جاذبه جنسیم بخواه

نظرات 1 + ارسال نظر
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:17 ب.ظ

چقد باید بدبخت باشیم که یکی با حجاب یا بی حجاب مارو بخواد!
خدا زیبا افرین و زیبای رو هم دوس داره
من اگه ۳۳۳۳۳۳۳ساعتم پامیز آرایش بشینم برم سر کار هم خودم لذت میبرم هم شوهرم
مهم نیس امثال تو خوشششون بیاد یا بشون مهم اون حسییه که از زیبایی دستت میاد
درضمن حجاب منم باید تو این جامعه ی به ظاهر اسلامی و خراب شده
پ بایدپلک مرد باشه تقریبا مثه کشورای اروپایی نه قنداق کردن خودم گوربابای هرچی چرتو پرتو خرافاته
انقد خودتو لای ملافه بپوشون تا هیچ التی سیخ نشه
توی این کتابی که تو خوندی و کتابایی که من خوندم
جز اینکه به زن رو یه تحریک کننده ی مرد نشون بده چیز دیگه ای اشاره نشده
کردنمون یه تحریک کنننده خدا از رشه خشکشون کنه که هوییتمونو همه چیزمونو ازمون گرفتنو یه مشت چرتو پرت تحویلمون دادن و اینجوریه که زن در این جامعه غمش میشه شوهر کردنو سن بالا رفتن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد