کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

راستشو به من بگید. اون پیرمرده که همراه سندباد سفر میکرد، کاظم قاقی بود؟؟؟

با این اوضاع و حقایقی که در مورد کارتونهای کودکی کشف کردم به نتیجه جالبی رسیدم. فکر کنم پلنگ صورتی هم شومبول داشته ولی واسه ما سانسورش میکردن!

گند شیلا (مرغ مینای سندباد) هم درومد. شاهدختی بوده که طلسم شده و احتمالا با سندباد هم دیریم دارامی داشته....
کثافتای عن! خو چرا صدای شیلا رو صدای یه پسر احمق گذاشته بودن؟؟؟؟؟؟ چرا ما اسکولا از خودمون نمیپرسیدیم این صدا چه ربطی به اون اسم داره؟؟؟ 

هر کی به من بگه عقده ای، خره!

یه بارم یکی از همدانشگاهیام که ادبیات نیمه حضوری میخوند و گویا انگیزه اول و آخرش یافتن شوهر بود چون بعد ازدواج دیگه نیومد دانشگاه به من گفت تو سردی. چون من مثل اون و خیلی های دیگه، عوض چشم دووندن بین پسرها و کاموا ول کردن، سرم به کار خودم بود... از همینجا بهش میگم عن! من خیلی هم هاتم! تا اون چشای آب مروارید گرفته ات دربیاد!

اوشین که جنده بوده
عموی سوباسو هم که دوس پسر ننه ش بوده
دوقلوهای افسانه ای که اصلندش خواهر برادر نبودن
چوبین هم که ننه نیمه عریونش رو پیدا کرده و به ما نشون ندادن
یه دفعه بگید حاج زنبور عسل هم بچه نامشروع همون مگس کوره تو نیک و نیکو بوده... بگید  دیگه، شما که ریدید به همه بچگی ما!!

با تچکر از زحمات دو ماهه آقای دکتر

یعنی کور دست بکشه روی روکش دندون من، میفهمه که بلنده! ... 

دیشب خواب میدیدم با خواهرزاده م رفتیم بادمجون و گوجه بخریم، بعد همه ش گندیده بود!!! یعنی تو خواب هم کوزتم!! خاک بر سرم!

ده دوازده تا (شایدم بیشتر) کتاب درسی و غیردرسی رو زدم زیر بغلم رفتم انقلاب. با کلی چک و چونه همه ش رو 7500 تومن فروختم. دو تا کتابی هم که میخواستم دست دوم پیدا کردم روی هم 25000 تومن (که قیمت نسبتا خوبیه) بیعانه دادم که برام بیاردش. خوشحال و خندان به خانه باز میگشتم که سارق ناجوانمرد کیف پولم را ربود!