کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

هر کی به من بگه عقده ای، خره!

یه بارم یکی از همدانشگاهیام که ادبیات نیمه حضوری میخوند و گویا انگیزه اول و آخرش یافتن شوهر بود چون بعد ازدواج دیگه نیومد دانشگاه به من گفت تو سردی. چون من مثل اون و خیلی های دیگه، عوض چشم دووندن بین پسرها و کاموا ول کردن، سرم به کار خودم بود... از همینجا بهش میگم عن! من خیلی هم هاتم! تا اون چشای آب مروارید گرفته ات دربیاد!

نظرات 1 + ارسال نظر
گربه تنها شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ب.ظ http://devil-angel.blogsky.com

تو جیزی ... برای همینه همه میترسن بیان سمتت ... مبادا یه وقت بسوزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد