کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

خاطره

چند روز پیش با دوستم رفته بودیم هایلند. توی صف که بودیم، چشمم افتاد به قفسه کنار دستم که توش انواع بسته های آدامس ریلکس بود. توجهم جلب شد، چون هم طعمهای جدید بهش اضافه شده بود و هم بسته بندیش تغییر کرده بود. با خودم گفتم مگه دیگه چه میوه ای هست که بخوان باهاش آدامس بزنن؟ تو همین فکرا بودم و میخواستم یکیشون رو بردارم که دوستم آرنجشو کوبید تو پهلوم، گفت چرا زل زدی به اینا؟؟؟؟ گفتم مگه چیه؟ گفت اینا کاندومه!!! 
خو لامصبا چرا مارک آدامس میزنن روش؟؟؟؟
نظرات 3 + ارسال نظر
من جون دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ب.ظ

عجیبه!
خاطره این کاندوم جا آدالمس ریلکس تکراریه
کجا خوندمش!!!!!!!!!!!!!!!!!!اهان دو سه جایی بود
شاید همتون با هم رفتید آدامس بخرید اونم از یه جا یه خاطره شده
بعد همتون راجبش نوشتید یکی این فروشگاه یکی اون مغازه
یکی هم جای دیگه خب تنوع لازم داره نه؟!
عجب دنیای کوچیکیه!
جدی واسم شده یه سوال از جایی کپی کردین یا اتفاق افتاده !؟

من جون دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

نمیدونم نظر قبلیم رسیده درباره این پستت یا نه
حالا دوباره میذارم
اول اینکه خوب فک کن کپی نکردی از جایی
یا چند نفری نرفتید خرید!اخه نکه ۲ سه جا دیگه هم خوندم گفتم نکنه چنفری رفتیدو یه خاطره ی مشترک شده واستون!
بهر حال تنوع لازمه مگه نه
منم ازون ادانمسای اشتباهی میخوام

[ بدون نام ] دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ

نمیدونم نظر قبلیم رسیده درباره این پستت یا نه
حالا دوباره میذارم
اول اینکه خوب فک کن کپی نکردی از جایی
یا چند نفری نرفتید خرید!اخه نکه ۲ سه جا دیگه هم خوندم گفتم نکنه چنفری رفتیدو یه خاطره ی مشترک شده واستون!
بهر حال تنوع لازمه مگه نه
منم ازون ادانمسای اشتباهی میخوام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد