کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله

تو این لحظه احساس میکنم هیچ غصه ای تو زندگیم ندارم.

نظرات 3 + ارسال نظر
عباس شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ب.ظ http://comeback.blogsky.com/

سلام آبجی. ببخش منو

سلام عزیزم
خواهش میکنم

رحمان دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ق.ظ http://sazehgostar-taimaz.blogsky.com

سلام مال خودت است عکسو می گم (عکس فیل)خیلی قشنگی

abbas چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:48 ب.ظ

سلام.
من یه نمایشگاه کتاب تو خیابان سمنگان کنار مسجد جامع نارمک درست کردم. دوست داشتی بیا . پایین تر از میدان رسالته.
از ساعت 6 تا 1 یا 2 ساعت بعد از نماز مغرب و عشاء

سعی میکنم حتما بیام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد