کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

گند زده ام آیا؟

فکر کنم الان هورمون کورتیزول خون من سر به فلک کشیده باشه... دل آشوبه دارم... احساس میکنم آدم مفتضحی هستم که هیچ کس براش ارزش قائل نیست... میدونم این احساس درست نیست ولی نمیتونم باهاش مقابله کنم...

نظرات 3 + ارسال نظر
عباس شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ب.ظ http://ilovemysisterghazal.blogsky.com

آبجی عجب اسمی واسه وبلاگت درست کردی. خیلی اسم قشنگیه. خیلی هم با مزه است.
عکس گوشه ی وبلاگت هم که دیگه عالیه. از توی خرطومه فیله (حاتلا نمیدونم آقا است یا خانم) داره آبفشان میزنه بیرون. داره میخنده ها؟؟؟؟؟؟
فکر کنم فیلا خیلی آب رو دوست دارند.

این فیله دختر بچه است، مگه نمیبینی چقدر ناز و خوردنیه

مریم شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:25 ب.ظ http://www.maryamgoli.blogsky.com/

تو باز این جارو باز کردی؟
نامرد خبری چیزی

میبینم که تو هم خبردار شدی...

مانلی یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.manelii.blogsky.com

منم همین حسو دارم تجربه میکنم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد