کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

۹۰۰۱۰۹

ای بابا، خرید هم دیگه لذت نداره، وقتی سایز شلوارت هی میره بالا، هی میره بالا، هی میره بالا... بابا جون من، یکی کوره، یکی کچله، یکی دماغش عین خرطوم فیله، یکی لکنت داره، خوب من هم چاقم، مگه چیه؟؟ هان؟ هان؟؟ هان؟؟؟

فقط از خدامه سریعتر این تعطیلات نکبت تموم بشه، باز برم باشگاه... لااقل یه کم احساس گناهم کم میشه، میگم کاری که از دست برمیومد رو انجام دادم... ار خوردنم که نمیتونم کم کنم...


پ.ن.

وای خدا، من چقدر خوب نصیحت میکنم! بترکی دختر یه خورده هم خودتو نصیحت کن!... بخدا خودم رو هم خیلی نصیحت میکنم، اصلندش وسواس فکری گرفتم اینقدر که خودمو نصیحت کردم، بخدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا



پ.ن.2

آقا من دیگه سوختم تموم شده، چرا این تعطیلات نکبت تموم نمیشه؟؟؟؟


پ.ن.3

بر هر چی VPN لعنت، بیش باد کم مباد!!!!!! ببین دوست عزیز، من که میدونم تو کی هستی، تو همون آدم بده ی داستانی.... اسمتو که نمینویسی، اگه مردی VPN رو غیر فعال کن، بعد نظر بذار تا اون آی پی شرکتی تابلوت آشکار بشه، اون وقت من بدونم و تو!

من واسه 45 دقیقه ور زدن با مشاور 25000 تومن در هفته میدم بلکه یارو بتونه یه تغییرکی در من ایجاد کنه، تو میخوای با چهار تا کامنت چیکار کنی مثلا؟؟ گیری کردیمااااااااااااااا هی میخوایم اخلاق حسنه داشته باشیم، این ملت نمیذارن!



نظرات 2 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ب.ظ http://maryamgoli.blogsky.com/

عجب گیری کردیم ما از دست نق و نوق های تو
گیر که نکردیم حالا ولی حال کردم باز

قربون مرامت

سیب پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:30 ق.ظ http://sibeleila.persianblog.ir

مرضی خدایی حال کردم با این انگولکی که الان کردیش
آدم بده داستان
ای ول

سیب عزیزم، ماجرای این آدم بده که دوست خوبی بود از اون ماجرایی که شما تو نخشی سواست... مراجعه شود به این پست و نظراتش:
http://golemamgoli.blogsky.com/1389/12/14/post-43/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد