یه روز رفتن مدرسه، فحش تازه یاد گرفتن؛ پدرسگ.
تو مدرسه از اون بچههایی بودم که فقط سر کلاس درس رو یاد میگرفتم و تو خونه اصلا تمرین نمیکردم؛ همیشه فکر میکردم کسایی که مثل من نیستن خیلی بدشانس و طفلکی هستن که واسه یاد گرفتن مطالبی به این سادگی باید جون بکنند، آخر هم عمیق و درونی نفهمنش. حالا روزگار چرخیده و بچههای من از همونان، از اونایی که برای یاد گرفتن نیاز به تکرار و تمرین دارن و این منو اذیت میکنه، حوصلهم رو سر میبره، حتی غمگینم میکنه که چرا بچههای من به اندازهی خودم خوششانس نیستن:((
جلو بچهتون جرات یا حقیقت بازی میکنید؟ نتیجهش میشه همین که از همکلاسیش بپرسه: تا حالا جلوی مامان و بابات همه لباسها و شرتت رو دراوردی؟:))))))
سطح توقعم از مرفه بیدرد بودن به مجرد بیبچه بودن نزول پیدا کرده:))
کیرم تو هر چی درس و مدرسه و تحصیله. باز مهر شد من بدبخت باید بیافتم دنبال موشهای مادهی شهر تا کسشونو برای خانم چال کنم. خب این چه کسشریه که هر سال باید کتاب قرانشونو تزیین کنم و خوراکی بفرستم واسه جشن؟ کیرم تو دین و ایمونتون. تو کتاب درسیاشون هم هدیههای آسمانی دارن، هم قران. یه بچه هشت ساله تو خانوادهی رسول الله هم این همه تعلیم مذهبی نمیدید جاکشپدرها! اونوقت کتاب مهارتهاشون رو جدا باید پول بدم بخرم، تازه اگه معلم وقت بکنه کار بکنه. ای ریدم سر در اون وزارت آموزش چ پرورش و پس کله شخص جناب وزیر کسکشپدر.
دیشب بچه رو فرستادهم بخوابه، من هم تو آشپزخونه مشغولم. رفتم تو اتاق خواب خودم دیدم بچه پا شده رفته ور دل باباش نشسته با هم کلیپ نگاه میکنن. خب مرد! چرا به این بچه نمیگی اینجا نشین؟ چرا نمیفرستیش بخوابه؟ شوهر من در این حد باهام همکاری نمیکنه!
میخوام بشینم واسه این وضعیتی که هیچیش دست من نیست سوگواری کنم. عین یه بطری شناور رو مخزن فاضلاب شهرم.
هر چی میگی حق داری. اه اعصاب منم خراب شد. بچه میخواد بره مدرسه به مامانش چه ربطی داره آخه؟! اگه قراره همه کارا توی خونه باشه که چرا میرن مدرسه؟
لعنت به این زندگی که هیچجوره دست ما نیست هی میگی میره جلو بهتر میشه اما برعکسه -ـــ-
زندگی سخته...
میدونی وقتی حالم خیلی گوهیه میام میخونمت خوب میشم
واقعا؟
انگیزه دادی بنویسم:))
کاش فقط تو بیای منو بخونی. :))))
ملیحه گوزو واسم کامنت گذاشته دهنتو آب بکش! حیف کامنتشو پاک کردم، باید یه «گه خوریش به تو نیومده زنیکه» حوالهش میکردم:))))
معلمها رو پررو نکنید
باشه:))
پدر و مادر ها معلمها رو پررو می کنند. وقتی انجام ندن، توقع معلم هم می اد پایین
وقتی ببینه تکلیف رو بچه ها یا انجام نمی دن و یا نمی تونند انجام بدن
بچه ابتدائی، عقب بیافته سرخورده میشه.
بعداً میخواد عقده ای بشه بگه شما به من اهمیت نمیدادین....
حالا تا ابتداییش تموم بشه من کمکش میکنم، بعدش که عقل رس شد دیگه خودش بدونه و تکالیف و مسئولیتهاش.
امسال بخشنامه شده که مدرسه ها هر روز باید قران و هدیه داشته باشن، یعنی از ریاضی و فارسی بیشتر هدیه و قرآن دارن، انگار حوزه علمیه درست کردن بی شرفها
غیر انتفاعی ها عملا دو تا برنامه دارن، یکی واسه آموزش و پرورش، یکی واقعی
همه رو دروغگو کردن
گند همه چیزو دراوردن
زورمون هم نمیرسه بهشون...
خیلی باحالی
کیف کردم با پستت
......تو.... آموزش پرورش
:))