کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

خرده مکالمات زن و شوهر- در آن دل دیوانه آن دیوانگی مرد

مرد ویدیوی طنزی را برای زن پلی میکند.

زن (با اشاره به ویدیو): حالا گیرم زنه اونقدر خل بود که تعریف میکنه. مرده چطور حاضر شده با همچین اسکولی ازدواج کنه؟ 

مرد: زن خنگ جذابه.

زن: واقعا؟ برای تو هم جذابه؟ 

مرد: میخوای بگی خنگ نیستی؟

زن: من که مشخصه هیچ جذابیتی برای تو ندارم. فقط چون اسمم تو شناسنامته داری تحملم میکنی.

مرد: متاسفم این طوری فکر میکنی....  (دستش را روی سینه میگذارد و پلکهای بسته را به هم فشار میدهد) آخ قلبم....

زن: چه اداها یاد گرفتی!!! (رویش را برمیگرداند)

نظرات 1 + ارسال نظر
یه مرد یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1402 ساعت 03:06 ب.ظ http://Whiteshadow.blogsky.com

بامزه بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد