یک ماه و نیمه برای بچهها دوچرخه خریدیم، باباشون یکبار هم برای بازی بیرون نبردهشون. پارک بردن که اصلا در این هفت هشت سال به عهده من بوده کامل. چند روزه هی بچهها بهم فشار میارن که ما رو ببر بیرون، من هم بهشون میگم به باباتون بگین. قبلا از این رفتارها نمیکردم، فکر میکردم بچه گناه داره، نباید حوالهش بدم به این مرد بیعار. ولی الان فکر میکنم بچه اونقدر بزرگ شده کهاین وسط آسیب جدی نبینه. حتی اگر هم ببینه، بالاخره این آدم باباشه، بخواد و نخواد باید با همه ابعادش آشنا بشه. چرا همهش من نقایصش رو کاور کنم؟ تازه یه مقدار که فشار روش بیاد کمتر خوشان خوشانش میشه، دلم خنک میشه. به بچهها گفتم روزای زوج من میبرمتون پارک یا دوچرخه سواری، روزای فرد به باباتون بگید. دیروز که من رفته بودم دکتر، موقع برگشتن تو مترو فلفلی بهم زنگ زده با یه شوق و خجالت کودکانهای میگه مامان یه چیزی بگم؟ میگم چی شده؟ صداشو میاره پایین با شوق بیشتر و زیرزیرکی میگه: بابا امروز ما رو برد دوچرخه سواری.
بله دوستان، بعد از هفت سال و چند ماه، آقا بالاخره نقش پدریشون رو در این زمینه اجرا کردند! چرا که «تا نباشد چوب تر....»
تو راه برگشت با خودم فکر کردم شاید بد نباشه امشب چسکنم رو از برق بکشم و یه روی خوشی نشون بدم. طبق عادت و وظیفه از مترو که پیاده شدم رفتم فروشگاه شامپو و شیر و... خریدم و کیسه رو دستم گرفتم و با تاکسی آوردم. رسیدم خونه دیدم با این که ماشین داشته ولی فراموش کرده بره نون بگیره! یه لقمه نون هم نداشتیم. به بچه گفتم اونقدر دلمه بخور تا سیر بشی و یه مقدار برنج مونده هم تو یخچال بود، دادم به آقای شوهر و خودم بعد از خوابوندن بچهها رفتم خوابیدم. ایشون بعد مدتها بیدار مونده بود، فکر کنم انتظار داشت من هم بیدار بمونم که خب کور خونده بود.
الهی بمیرم برای ذوق بچه:*
راستش فکر میکنم کار خیلی درستی میکنی. کاور کردن بمرور زمان گوشت و استخون ادمو پودر میکنه و تهش یه زن عصبانی فرسوده از ادم میسازه که هیچکدوم از بچه هاشم احتمالا متوجه نمیشن چی شده که انقد فرسوده ست. یعنی درواقع اون کاری که میکنی تا کمکاری پدر بچه رو خنثی کنی، احتمالا اثرش هیچوقت دیده نمیشه.
درسته
حتی تلاش آدم بر عکس هم جواب میده، اگه به اندازه توانت وزنه بلند کنی میتونی ببریش بالای سرت اما اگه زیادی برداری میافته رو سینهت و به گا میری
ای بابا
ته ش چرا اینجوری تموم شد
چس کن رو که قرار بود بکشی چرا نکشیدی؟
اعصاب نمیمونه واسه آدم....