کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

020230

بعد از زیرابی رفتن دوست پسرش، برای پسره فاز بی محلی برداشته و در مقابل بااقبال و شیفتگی بی سابقه ای مواجه شده. با یه حس عجیب ولی واقعی میگه: نمیدونم چرا رو پسرای ایرانی بی محلی جوابه؟! میخوام بگم حالا مگه چند تا دوست پسر خارجی داشتی؟ ولی به جاش میگم ایرانی و خارجی نداره، هر آدمی که سلامت روان نداشته باشه روشهای نادرست بهتر روش جواب میده. 

نظرات 5 + ارسال نظر
یه مرد شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 08:54 ق.ظ http://Whiteshadow.blogsky.com

حرفت درست بوده

اوهوم

samar شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 10:35 ق.ظ http://glassbubbles.blogsky.com

نمی دونم این چیه که مد شده و همه انقد مانیفست میدن که تو رابطه این خوبه این بده بعد اونایی که خوبه وقتی دقیق نگاه میکنی دقیقا صفات آدمای عقده یی و آسیب دیده و مشکل دار, اینو خیلی شنیدم به مردا بی محلی کنی بیشتر جذب میشن! یعنی چی! دوتا آدمی که به رشد عاطفی رسیدن و بالغ وجودشون رو توی رابطه فعال عمل کنه به خدا نیازی به این جانگولر بازی رنج تینیجری ندارن. کسی که با بی محلی جذب میشه یا با محبت دیدن پرو میشه واقعا نیاز به درمان داره نه رابطه!
p.s: دیشب سر یه جریانی خیلی یاد یکی از پستات افتادم و خواستم بگم واقعا دم شما گرم با این جزئی نگری و نوشتار فوق العاده یی که داری

من هم موافقم باهات، ولی خب بیشتر بزرگسالانی که میشناسم فقط قدشون بلند شده و عواطفشون تو سه سالگی استپ کرده.


ممنونم از تعریفت ثمرجان، لطف داری

مسلم شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 04:28 ب.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

شاید این آدم هم مثل پست در مورد اسکیزوفرنی ، فقط متفاوت می بینه . لازم نیست انقد جدی و قاطع قضاوتش کنی و بهش بگی بیمار.
همونطور که اعصاب بینایی ممکنه اصلا متوجه وجود چیزایی نشه ، ذهن انسان هم همونطوره ، یه چیزایی درسته ولی برای مواظبت کردن از تو ترجیح میده که نبینتشون .

یا تو مطلقا نگرفتی من چی گفته‌م یا من مطلقا نمیفهمم تو چی میگی.

نباید مسائل را مخلوط کرد.
اصل کلی اینه که روان بیمار ممکنه باعث بشه شخص روش درست رو پس بزنه و به روش نادرست جواب بده. آیا هر کس به محبت، اعتماد و وفاداری پارتنرش
با لاس زدن و مخ دیگرانو زدن جواب میده ولی بی‌محلی رو با اشتیاق و لیسندگی؛ بیماره؟ شاید نتونم قسم بخورم که بله بیماره ولی به هیچ عنوان نمیتونم باور کنم سالمه. مثل اینه که بگی یه آدم که لجن خوردن رو به چلوکباب ترجیح میده نرماله؟ البته که من پزشک متخصص نیستم که حکم بیمار بودن بدم و تو اگر خیلی کنجکاوی میتونی از متخصصین امر پرس و جو کنی.


من نمیفهمم در زیرابی رفتن چه نگاه متفاوتی به مسائل وجود داره؟ یا در مشتاق شدن به کسی که بهت سگ‌محلی میکنه ؟ یعنی چی که یه چیزایی درسته ولی برای مواظبت از من ترجیح میده نبینتشون؟ اصلا موضوع دیدن و ندیدن نیست. حتی موضوع مواظبت هم نیست.موضوع لیاقت و شخصیته.

مسلم شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 08:41 ب.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

من که کلیت حرفت رو می پذیرم ، فقط گفتم این آدم رو سیاه مطلق تصور نکن . همونجور که خودت گفتی : قسم نمی تونی بخوری که کاملا بیماره . منظور من همینه فقط .
روان شناسی و دید اخلاقی نمی تونه همه‌ی وجود انسان رو تعریف کنه و بشناسه .
به نظر من اگر کسی لجن رو به کباب ترجیح میده و خوشحاله از اون چیزی که هست، فقط متفاوته ، همین ، نه بیماره و نه نادرست . اگه کسی با بی‌توجهی حالش خوبه و خوشحال‌تره ، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ، خوشا بحالش.
پ‌ن :

لیمو سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 10:00 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com/

تابحال در برخورد با خیلی ها به این نکته رسیدم (اصلا وقتی ردشون میکنم یا حتی با حق به جانبی صحبت میکنم بیشتر کوتاه میان و بدتر پیگیر میشن!) اما خودم اینطوری نیستم یعنی به محض اینکه کسی بهم بی توجهی کنه از چشمم میفته. برای همین متاسفانه به کسایی که دوستشون دارم نمیتونم بی توجه باشم و اصل کاری رو خراب میکنم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد