کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

020119

راز یک آدم، پیش ما امانته؛ امانتی که نگه داشتنش آسون نیست. وای به روزی که من بخوام برای اثبات صداقت خودم به دوست/معشوق/همسرم، به راز یک آدم دیگه خیانت کنم. باید رید  به اون صمیمیتی که بخواد با پرده دری و شخم زدن گذشته آدمها به دست بیاد. باید فرار کرد از آدمی که میخواد حتی خوابهاتم مو به مو براش تعریف کنی. این چیزا رو آدم باید قبل از هیجده سالگی یاد بگیره، نه وقتی که موهاش فلفل نمکی شده و واسه هر شروعی دیگه دیره. 

نظرات 5 + ارسال نظر
فاضله شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 08:38 ق.ظ http://golneveshteshgh.blogsky.com

مسلم یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 02:01 ق.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

زن‌ها واسه بیرون کشیدن اینگونه رازها از مرد‌ها خیلی استادن.
------------
در مورد جمله‌ی آخر:
نمی دونم چرا یدفه اینو گفتی ، شوکه شدم
این ناراحتی‌ات از گذر ناگزیر عمر رو چندین بار در متن‌هات دیدم . نجات بده خودتو از این نارحتی ای خواهر مسلمان
حق داری خشمگین باشی ، ولی در موردش مضطرب باشی احمقانه است . دور باطله ، بعدا دوباره غصه این روزها رو میخوری
من که ندیدم یک پاندا غصه بخوره

چرا نمیگی مردها دهن لق هستن؟:)) ولی زن و مردش از نظر من فرقی نداره، مهم اون بلوغ عاطفیه.
-------
بحث غصه خوردن نیست، بحث واقعیته. وقتی پاییزه، تو نمیتونی سرما و خزون رو انکار کنی. واسه یک گیاه یکساله مثل بنفشه، پاییز آخر کاره، حالا تو بشین کنار باغچه بهش بگو پاییز هم میره، باز بهار میشه. به حال اون فرقی نداره.


نمیدونم چرا به نظرت رسیده که دارم غصه میخورم.

مسلم یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 03:13 ب.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

جملاتی که میگم کلیشه‌ای هستند، ولی میفهمم موضوع رو .
منظورم این نیست که ناراحتی منظورم چیزی شبیه این پست شروع سال جدیدته :
"من بهتر بودم، چون آگاهتر و مسلطتر بودم. از زندگی توقع زیادی نداشتم، همینجوری کثیف و هردمبیل و بی‌قاعده و ظالم قبولش کردم."

قبولش کردم یعنی اینکه سعی نمیکنم عوضش کنم
ولی دلیل نمیشه گاهی غر نزنم:))

مسلم دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 05:18 ب.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

غر زدن که حقته ، هر چی دوست داری می تونی بنویسی.
منم گوه‌خور این حقت نیستم
سعی در فهمیدن فلسفه‌ی پاندائیسم دارم
به نظر من این حرفهایی که گاهی می زنی در مورد اینکه چرا قبلا احمق بودی و کاشکی زودتر میفهمیدی ، غر نیست ، شکوه و شکایت و نارضایتی است ؛ نارضایتی از تقدیرت.

نظر شما محترمه

یه مرد یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 04:17 ب.ظ http://Whiteshadow.blogsky.com

به نظرم هیچ وقت دیر نیست

نظرتون محترمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد