بذارید یه رازی رو بهتون بگم
«با همه چیز باید شوخی کرد»
اگه فکر میکنید بعضی چیزها خط قرمزه، که خب حرفی باهاتون ندارم؛ در جهل خودتون باقی بمونید:)) اما اگر فکر میکنی میشه با همه چیز شوخی کرد، دمت گرم؛ یه مرحله جدی از بلوغ رو رد کردی. حالا چون من بیشتر از شما میفهمم، میخوام یه مرحله جلوتر از بلوغ یعنی فرزانگی رو بگم بهتون :)) فرزانگی اونه که باور کنی شوخی کردن مهمتر از جدی بودنه. شوخی عین غضروف لای مفاصله، اگه کم باشه حرکت دردناک میشه و اگه نباشه غیرممکنه. اگه میخواید در جا نزنید و کمتر آه بکشید، باید شوخی کنید و به همه چیز بخندید. اتفاقا در موقعیتهای تلخ و پر از بدبختی شوخیهای بهتری وجود داره، برای آنان که نیک میاندیشند؛)
احسنت به تو
اولین چیزی که اومد توی ذهنم فیلم life is beautiful بود, چند سکانس اخر که سعی کرد بچه شو بخندونه توی اون شرایط که میدونست چی به چیه! حرفتو قبول دارم ولی توی عمل و بحران هیچ وقت نتونستم پیاده سازی موثری داشته باشم یا انقد موقعیت اسیب زا بوده که استانه ام اومده پایین یا اساسا یاد ندارم
آره تو عمل سخته، چون با تربیت سختگیرانه و جدی که ما داشته ایم، ناخوداگاهمون سختگیر و جدیه. مگر اینکه خودتو بیاری تو سطح خوداگاه و آگاهانه این کارو بکنی.
جالب بود. تا اینجا
سپاس