کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

۰۱۰۸۰۸

[مویی اندر باد دیدم چون د‌رفشِ کا‌ویان، 

غیرتِ آهنگر‌ی برخاست، ایران را گرفت.] *

عاقبت دیدی که آن گُردآفریدِ بی زره

با کمند گیسویش جان خبیثان را گرفت

آن که در پستو نهان میخواست کردش مدعی

شد ستاره، خوش درخشید، خواب خرسان را گرفت

خون مهسا ریخت اما صد هزاران دشنه شد

انتقام از کاسبِ خون شهید‌ان را گرفت

بعد شال و روسری، عما‌مه‌ها در آتش است

وای بر ملا که از ما دین و ایمان را گرفت

سالها بر منبرش باطل به جای حق فروخت

زن بُدی یا مرد، از تو نقش انسان را گرفت

هر کی بادی کاشت در این سرزمین بار ده

بذر او تکثیر گشت و سهم طوفان را گرفت





*بیت اول از حسین جنتی است



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد