کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

010123

خبر کوتاه دردناک بی اهمیت: 

یاهو هر چی که تو ایمیلهای قدیمی داشتم  پاک کرده و من هم راهی پیدا نمیکنم که بازیابیشون کنم.

 سال 91 شروع کردم به نوشتن یه سری نامه های ادبی به یه دوست نویسنده؛ در راستای تلاش برای رستن از بیهودگی هرهفته موضوع و بهانه ای پیدا میکردم که صفحه ای برایش بنویسم و از پاسخهای لطیف او بهره مند شوم،  از طعم قهوه های جدید بگیر تا تلاشم برای یادگیری نواختن ویالون. امروز به سرم زد که برم اون نامه ها رو بیارم کپی کنم توی وبلاگم که دیدم نه ایمیلهای ارسالی وجود داره و نه ایمیلهای دریافتی. به معنای واقعی کلمه دود شدن رفتن هوا. چه بی اعتبار بود این یاهو و ما خبر نداشتیم...

نظرات 3 + ارسال نظر
samar جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 05:36 ب.ظ https://glassbubbles.blogsky.com

منم تجربه اتفاقای مزخرفی رو با یاهو دارم ولی متاسفانه چون نزدیک به سه دهه داره میشه ازش استفاده میکنم اصلا نمی تونم بذارمش کنار با وجود دونستن محدودیت هاش.
از این به بعد داخل ایمیلت ارشیو کن اینطوری همیشه میمونه

من که دیگه بوسیدم گذاشتمش کنار، البته شایسته بود تف بندازم روش:))

مسلم شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 07:48 ق.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

من که متن رو خوندم اول فکر کردم یاهو پسرته :)
با جمله ی آخر دوباره گیج شدم که مگه کسی به پسر کوچیکش میگه بی اعتبار :))
منم اتفاقی شبیه این واسم افتاد . نتیجه ی دو سال کار مداومم رو تعمیرکار لپ تاپ حذف کرد و غیر قابل بازیابی
یه مدت تو شوک بودم و بعد به این نتیجه رسیدم که چیزی که نه حتی با تلاش ، بلکه با حماقت یک نفر دیگه از بین میره ؛ حتما بی ارزشه

ارزش چیزها رو اون کسی تعیین نمیکنه که قدرت از بین بردنشون رو داره،

تو تعریف هر نوع فرهنگی که فکرش رو بکنی جون آدمیزاد ارزشمنده، حتی انسانهای باستانی که فرزند خودشون رو قربانی میکردن پیش فرضشون این بود که جان ارزشمنده و ما داریم با ارزش ترین چیز رو قربانی میکنیم. اما همین جان ارزشمند آدمی میتونه با گیر کردن یه شیء کوچیک تو گلو از بین بره، مثلا یه حبه قند بیخودی و مسخره. آیا این بیخودی و مسخره بودن شکل مرگ تعیین کننده ارزش جان انسانه؟ که اگر این قیاس رو معتبر در نظر بگیری اونوقت هیچ چیز، مطلقا هیچی چیز ارزشمند نیست که خب البته این هم میتونه یه دیدگاه مطلقا پوچ انگار باشه که برای خودش طرفدارانی داره.


ضمناً من پسر ندارم، اگرم داشتم اسمش رو همچین چیز مسخره ای نمیذاشتم:))

مسلم شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 11:10 ق.ظ https://paeizaan.blogsky.com/

بی خیال من که فلسفی حرف نزدم :))) داستانم کاملا واضح بود و اصلا منظور فلسفس نداشتم . هرچند این چیزی که گفتی و نتیجه <پوچی> رو ازش گرفتی سفسطه بود میدونی چرا؟

نه نمیدونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد