مردم به گذشتهشون افتخار میکنن، یا اینکه ازش خجالت میکشن
ولی من گاهی چندشم میشه از لِزاجت گذشتهم.
پ.ن.۱
شاید در گذشته غرق میشویم چون امن است، کسی نمیتواند گذشته را عوض کند مگر ذهن خودمان که او هم این کار را به نفع ما انجام میدهد. گذشته حوادث غیرقابل پیشبینی و مسالههای حل نشده ندارد. گذشته اضطراب «یعنی حالا چی میشه؟» ندارد، گذشته امن است حتی اگر تلخ و پوچ گذشته باشد.
پ.ن.۲.
گفته بودم که تنها رسوب مذهبی که نتوانستهام از ذهنم پاک کنم، قواعد طهارت و نجاست است. تبریک میگویم به خودم چون تا حد قابل قبولی توانستهام از قید آن بیرون بزنم. قاعده را گذاشتهام بر بهداشت، هر چیزی که شسته و ضدعفونی شود کافی است، کر گرفته بشود یا نشود فرقی ندارد.
پ.ن.۳.
از کسی که با خودش به صلح نرسیده، چه انتظاری میتوان داشت؟