کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

۰۰۰۳۱۱

داشتم تو ذهنم یه استدلالی ردیف میکردم برای اینکه بهش ثابت کنم کارش غلطه، بعد یهو ذهنم رفت به کاری که خودم یک سال پیش کردم و دیدم اگر این استدلالم عطف بما سبق بشه... هیچی بابا ولش کن، حالا یه کاری کرده، به روش نمیارم که حرمتمون حفظ بشه:))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد