دخترانی میشناسم چهل ساله (کمی کمتر یا بیشتر) و مجرد و هر بار که با اینها حرف ازدواج را میزنم توی دلم خدای نداشتهام را شکر میگویم که اینها ازدواج نکردند (یا بقولی موفق! نشدند ازدواج کنند) چون وقت، هزینه و انرژی خودشان وشوهر احتمالیشان و همه اطرافیان این دو آدم میرفت و صاف میخورد به اعضای خصوصی گاوهای نر! وقتی دم از برابری حقوق زن و مرد میزنند منظورشان این است که راست راست راه بروند و یکی برایشان بپزد و بردارد و بگذارد و کون بچه احتمالیشان را بشوید و البته (البته را با حداکثر فشار بخوانید) خرجشان را هم بدهد. پولی که اینها درمیآورند که مال خودشان است، به اینها چه که خرج زندگی را بدهند؟! بابا به خدا توی اروپا هم که مهد فمینیسم است و مزار سیمون دوبوار فقید، اینقدر بار روی گرده مرد نمیگذارند. فقط مادر احمق شماست که توی این سن و سال بهتان جای زندگی مجانی داده و بی جیره و مواجب چنین حمالی برایتان میکند و قربانتان هم میرود!
اینکه بهاره رهنما گفت دختر ایرانی سر و وضعش نیکول کیدمن است اما طرز فکرش لر، تخمیترین بیان ممکن از یک واقعیت بود. واقعیت این است که دخترانی سبکمغز که از قضا به شدت آراستهاند از فمینیسم و هر کوفت دیگری فقط یک پوسته نازک احمقانه برمیدارند و دور بیمنطقی و خوخواهی خودشان میکشند. میخواهید بگویید زنان علیه زنان؟ خب بگویید. هر وقت زنی این همه بیانصاف و مفتخور بود، بعنوان زن اشکالی نمیبینم علیهش حرف بزنم.