کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

وقتی میگویند "تازه به دوران رسیده" اغلب به یاد آنهائی میافتند که بر حسب تصادف و بی قاعده به مال و منالی رسیده اند و رفتارها و گفتارهایشان نامتناسب و غلوآمیز است ولی من نوع دیگری از تازه به دوران رسیدگی میشناسم که یک جورهائی فرهنگی یا اجتماعی است. گروهی از آدمها هستند که به خاطر تغییر جو کار و زندگی و تماس و معاشرت با آدمهای تازه و بعضاً به خاطر مطالعه و آموزش از سنتها فاصله میگیرند و سبک زندگی شان به سمت مدرنیته سوق پیدا میکند. تا اینجا از نظر شخص من اتفاق خوبی افتاده است و مبارکش باشد. مشکل اینجاست همین آدمها در برابر اتفاقات بافت سنتی جامعه یک جوری ژست میگیرند و برخورد میکنند که انگار مادرزاد همینی بوده اند که الان هستند و به هیچ عنوان برایشان امکان درک آن فضا و اتفاقهایش وجود ندارد؛ اینجاست که من به ایشان میگویم تازه به دوران رسیده های فرهنگی. بعضی رفتارهایشان همانقدر مسخره است که یک هندی زاده که تا سی سالگی نان و فلفل را با لذت میخورده، دو سال برود دوره آشپزی فرانسوی و بعد از طعم تند غذاهای هندی متعجب شود. 


گذشته هر آدمی یک کتاب تاریخ است، هر شخص شاید بتواند به مدد فراموشی از کتاب تاریخ خودش چند برگ و حتی چند فصل را بکند و بسوزاند، ولی واقعیت توی بقیه کتابها هم نوشته شده. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد