کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

980631

خودم فکر میکنم بیش از اندازه به نظرات دیگران اهمیت میدم و زیادی بابت حرفهاشون غصه میخورم. اطرافیانم میگن تو هیچ اهمیتی به نظر دیگران نمیدی و زیادی خود رأی هستی و من هنوز نمیدونم اونا مزخرف میگن یا خودم توهم دارم. شاید هم هر دو درست میگیم، یعنی در ظاهر اهمیتی به اونها نمیدم و کار خودمو میکنم ولی در باطن از حرفاشون غصه میخورم و متاثر میشم؛ اما اینم نیست، چون فهرست کارهایی که به خاطر دیگران انجام نداده ام از نامه اعمالم سنگینتره. 

عجیب نیست که آدم سر از کار خودش درنیاره؟ بعد تازه میخوایم سر از کار همدیگه دربیاریم. تنها خصلت شاخص اشرف مخلوقات همین پررو بودنشه. همین که چیزهایی رو میخواد که اصلا پیش زمینه اش رو نداره. مثلا میخواد پرواز کنه در حالی که بال نداره. ولی خب اشرف مخلوقات تونست؛ اول با یه آهن پاره ملخ دار و حالا با لباسهای نمیدونم چی چی خودشو شبیه یه پر تو هوا شناور میکنهو از پرواز لذت میبره. اگه اون آدمهای ول نکن و به آرزورسنده تجلی اشرف مخلوقات باشن، من بی اراده و ترسو حتی گیگیلی دماغ مفهوم اشرف مخلوقات نیستم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد