صبحی خواب میدیدم لای اسباب بازی بچه ها یه مافین بزرگ شکلاتی پیدا کردم. دیدم خودشون نیستن، مافینو برداشتم کاغذشو یه کم باز کردم و یه تکه ازش کندم. داشتم میذاشتمش تو دهنم که فسقلی صدام کرد و از خواب پریدم:(
mhgh
چهارشنبه 13 شهریورماه سال 1398 ساعت 10:18 ق.ظ