کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

980514

این دنیادتا دلت بخواد دردناکه

از همه بدترش اینه که قسمتهای خوب قصه ها زود تموم میشه ولی دردها و رنجهاش وقتی میان دیگه نمیرن.

پوست کلفته آدمیزاد که رنجها رو فراموش میکنه و میچسبه به ادامه ی زندگی؛ همیشه منتظره تا باز اون قسمتهای خوب قصه پیش بیاد. آدمیزاد نمیخواد باور کنه خورشید روزهای خوب هی کمرنگتر و کمرنگتر میشه. آدمیزاد فقط و فقط و فقط به امید زنده است. امیده که نمیذاره یه نصف شب که سلول سلول تنت ازت میپرسه "خوب که چی؟" تیغ خلاصو بزنی به رگ سبزآبیت. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد