کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

خرده مکالمات زن و شوهری ـ توحید عملی

خطر مثبت هیژده



 

 

زن با انگشت رو بخار یکدست آینه حمام مینویسه love u- حرف o رو به شکل قلب میکشه؛ شوهر رو از زیر دوش بیرون میاره و میگه: بدون عینک میتونی اینو بخونی؟

شوهر آب روی چشماشو با انگشت میگیره و میگه: این یعنی قربانت. بعد با انگشت یک i به اول جمله اضافه میکنه و میگه: این یعنی دوستت دارم. زن با شوق  مسخره ای میگه: آه تو هم اکنون مرا حرفی آموختی و بنده خویش ساختی!

شوهر: پس بیا بخورش.

زن: به هرکی بنده ت بشه میگی بیا بخورش؟!

شوهر: آره دیگه، خود خدا هم همینه، نمیبینی همیشه کیرش دهن ماست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد