کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

بسیار شنیده‌ام که زنهای دور و برم از بی وفایی مردان این زمانه و زیاده‌خواهی‌شان نالیده‌اند، گویی در زمانی نه چندان دور همه مردان پیروان خالص مرحوم فردین بوده‌اند! من اما فکر میکنم حقیقت مردان در همه جای تاریخ همین بوده است و تصوری که از مردی و مردانگی به ما القاء شده، زرورقی بوده است به دور تلخی حقیقت. من فکر می‌کنم قدیمها هم که مردان در قهوه‌خانه‌های سرگذر (که سنبل اجتماعات مردانه است) جمع می‌شدند، حرف‌های «زن و بچه نشنود» می‌گفتند. از جلوی در حمام زنانه که رد می‌شدند گوش تیز می‌کردند به هوای شنیدن حرف‌های زنانه، یا حتی صدای کشیدن واجبی روی پوست. کافی بود لحظه‌ای چادر زنی عقب برود که چشم‌ها سر از چاک سینه اش دربیاورند و الخ. این زمانه و آن زمانه ندارد،‌ تا بوده همین بوده است، مردان اسیر شهوت و غریزه بوده‌اند و زن‌ها در حال اخ و پیف کردن دروغین! اولی که نباشد نسل آدم منقرض می‌شود؛ دومی که نباشد تکثیر آدم از میکروبها جلو می‌زند!


نظرات 1 + ارسال نظر
صادق(فرخ) جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:03 ب.ظ

مردها دوست داشتنی اند ... گناه دارند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد