کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

اونقدر خوشم میاد خانومی که دخترش از دوازده سالگی دوست پسر داشته، با شنیدن خبر ازدواج پسر همسایه با همدانشگاهی شهرستانیش، لب میگزه...!

اونقدر خوشم میاد که خانواده های سنتی کماکان خودشون رو به خواب میزنن و احساس میکنن که اینطوری میشه این عصر یخبندان رو به سلامتی پشت سر بذارن...

اونقدر خوشم میاد که هنوز آدمهایی هستن که فکر میکنن در چنبره خانواده بودن، اسیب پذیری زنان رو پایین میاره..

اونقدر خوشم میاد که هنوز آدمهایی هستن که فکر میکنن خانواده رو نباید ترک کرد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد