کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

۹۰۰۲۱۲

میدونم کاری که ازم میخوان کاملاً عبس و بیهوده است، اما مجبورم که انجامش بدم.... 


حالم اصلا خوب نیست، استخوانهام درد میکنه و احساس ضعف میکنم، فکر کنم سرما خورده ام... کاش میشد برم خونه و استراحت کنم...

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام آبجی. فکر کنم تو شرایط خوب ینیستی. من خیلی دلم برات میسوزه. دلم کباب میشه می بینم اینجوری بهت زور میگن.
----------------------------------------------------
نمیتونی مرخصی بگیری و استراحت کنی؟ این طوری که خوب نیست. فرسوده میشی ها. بعد تو روح و روانت اثر بد میذاره. حیفه خودتو پیر کنی. تو رو خدا مواظب خودت باش

سلام
اتفاقا امروز گرفتم خوابیدم، نرفتم سر کار

همسایه چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ق.ظ http://minoom.blogsky.com

به به
چه حالی میده آدم برای خودش نوشابه باز کنه ها
حالشو ببر در ایام مرخصی
محمد ومینو

باشه چشم.... کدوم حال؟ مریضی هم حال کردن داره؟

سیب دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ http://sibeleila.persianblog.ir

خدایی عبس غلطه
اینجا معنی عبوس میده
عبث یعنی بیهوده
درسش کن خوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد