خواهرم برام اسمس داده: «فرق عزیز و دلتنگ: دلتنگ کسیه که پیام میفرسته، عزیز کسیه که پیام میخونه» فکر کنم راست میگه چون من اصلاً دلم واسشون تنگ نشده... احساس میکنم خیلی بی عاطفه ام... از وقتی یادم میاد همین بوده ام...
پ.ن.
وقتی غر میزنم و نق نق میکنم، بهم میگن غرغرو، بی اعصاب و ... وقتی هم که ساکت میمونم و چیزی نمیگم همه میگن چرا اینقدر پکری، چرا ناراحتی؟؟ خوب چیکار کنم، وقتی ناراضی ام یا باید ابراز کنم یا باید ساکت باشم و بریزم تو خودم... در هر صورت من ناراضی ام، زورکی که نمیتونم خودمو راضی کنم...
پ.ن.2
هویت دختر ایرانی با چایی آوردن تعریف شده، یا واسه خواستگار، یا واسه بابا و داداش و عمو و دایی...
اینقد غر بزن تا غر غر دونت پر شه
سلام به آبجی خانوم.
نه تو بی عاطفه نیستی. پس اینکه جواب نامه رو میده چیه؟ اگه بی عاطفه بودی که وضعت این نبود. دیگه هیچکی به تو توجه نمیکرد. حتی یه نفر. تو خیلی هم با عاطفه و احساساتی . اینقدر خوبی که پرونده ی خوبی هات دست خداست. چون فرشته ها هم نمیتونند خوبیه ای تو رو بشمارند. بدی هم که من از تو ندیدم. پس دیگه حرفی نمیمونه. این حرفا واسه چیز دیگه است. تو رو باید گاز گرفت . اینو گفتم چون الان خیلی خوشحالم. دلیلشو هم نمیدونم. دوست دارم سر به سر یکی که دوستش دارم بذارم. حالا آدم خواهر داشته باشه بره سراغ غریبه؟ این با منطق جور در میاد؟ اگر هم جور در میاد اشکال از منطقه!!!!
درسته که نحن ابنا الدلیل، ولی محبت به خواهر ، مخصوصا آبجی که من دارم، دیگه این چیزا رو نمیشناسه.
---------------------------------------------------------------
خوب وبلاگ رو گذاشتند واسه یکی از اقوام من؟! (شاید، نمیدونم). خوب یه خورده بیا منو گربه ی خودت حساب کن ویه کم با من حرف بزنم. حالا درسته من همسن تو نیستم و به احتمال قریب به صد در صد و احیانا بیشتر نمیتونم راه حل مفید بهت بدم، ولی گوش که دارم. میشنوم. احساس رو هم که از خودت گرفتم. محبت رو هم که خودت به من امانت دادی. دیگه چیه؟
تو یه آبجی صبور هستی. مشکلات مثله موم تو دسته. میتونی حلش کنی چون رفیق اول و آخرت خداست. اگه دارم حرف مفت میزنم، اگه دارم یاوه میگم بیا وبلاگمو ببند!!
-------------------------------------------------------------
واسه عباسم تعریف میشه! مگه نه
هویت برادر خوب هم با ماچ کردن آبجیش تعریف میشه. درست گفتم؟
------------------------------------------------------------
یه کم با انرژی باش. بخند. اون دفعه اول بود که واسم نظر گذاشتی ، گفتی من خیل اهل خندیدنم و دوست دارم با رفیقام شوخی کنم. اگه دارم دروغ میگم بگو تا روی دروغم پافشاری کنم!!!(چی شد!). واقعا راست میگم. حالا چی شده که از این پیت ها میزنی؟ حیف این دل خوشگل نیست که بیاد حرفای با انرژی منفی بزنه؟
تو خیلی خودتو دست کم گرفتی. نمیدونم چرا. کار این صدا و سیمای لعنتی با این دولت .... هست. مخصوصا آموز ش و پرورش. اگه امام زمان ظهور کنه به نظرم اول میاد در آموزش و پرورش رو تخته میکنه. حالا من با خودت کار دارم.
آبجی امروز تو شاهی. من هم غلام شاهم. هر چی میخوای بگو تا انجام بدم. چی میخوای؟
شاه آبجی! من گوش به زنم. شما بگو عباس، من منتظرم میمونم که یه بار دیگه صدام بزنی. البته این خلاف رای چاکری است. ولی این قدر صدات قشنگه، حیفه یه بار صداتو بشنوم . یه دو سه بار دیگه هم منو صدا کن.
آبجی ناراحت نباشی ها! من پیشتم. خدا هم که قبل از ما.
استی اگه ایمیلت کار میکنه و یا این که میتونی با بنده ی حقیر گفتگو کنی از طریق یاهو مسنجر، لطف کن به من خبر بده. جون عباس . یه ایمیل درست کردن کار سختی نیستا. میخوای خودم درست کنم؟
من منتظر جوابت هستم.
نوکر آبجی غزل. یا علی....
لپتو بکشم.
اولاً مرسی
---
ثانیاً مرسی
---
ثالثاً حتماً برات چایی میارم
---
رابعاً چشم، حتماً پر انرژی میشم...
سلام به آبجی خانوم.
نه تو بی عاطفه نیستی. پس اینکه جواب نامه رو میده چیه؟ اگه بی عاطفه بودی که وضعت این نبود. دیگه هیچکی به تو توجه نمیکرد. حتی یه نفر. تو خیلی هم با عاطفه و احساساتی . اینقدر خوبی که پرونده ی خوبی هات دست خداست. چون فرشته ها هم نمیتونند خوبیه ای تو رو بشمارند. بدی هم که من از تو ندیدم. پس دیگه حرفی نمیمونه. این حرفا واسه چیز دیگه است. تو رو باید گاز گرفت . اینو گفتم چون الان خیلی خوشحالم. دلیلشو هم نمیدونم. دوست دارم سر به سر یکی که دوستش دارم بذارم. حالا آدم خواهر داشته باشه بره سراغ غریبه؟ این با منطق جور در میاد؟ اگر هم جور در میاد اشکال از منطقه!!!!
درسته که نحن ابنا الدلیل، ولی محبت به خواهر ، مخصوصا آبجی که من دارم، دیگه این چیزا رو نمیشناسه.
---------------------------------------------------------------
خوب وبلاگ رو گذاشتند واسه یکی از اقوام من؟! (شاید، نمیدونم). خوب یه خورده بیا منو گربه ی خودت حساب کن ویه کم با من حرف بزنم. حالا درسته من همسن تو نیستم و به احتمال قریب به صد در صد و احیانا بیشتر نمیتونم راه حل مفید بهت بدم، ولی گوش که دارم. میشنوم. احساس رو هم که از خودت گرفتم. محبت رو هم که خودت به من امانت دادی. دیگه چیه؟
تو یه آبجی صبور هستی. مشکلات مثله موم تو دسته. میتونی حلش کنی چون رفیق اول و آخرت خداست. اگه دارم حرف مفت میزنم، اگه دارم یاوه میگم بیا وبلاگمو ببند!!
-------------------------------------------------------------
واسه عباسم تعریف میشه! مگه نه
هویت برادر خوب هم با ماچ کردن آبجیش تعریف میشه. درست گفتم؟
------------------------------------------------------------
یه کم با انرژی باش. بخند. اون دفعه اول بود که واسم نظر گذاشتی ، گفتی من خیل اهل خندیدنم و دوست دارم با رفیقام شوخی کنم. اگه دارم دروغ میگم بگو تا روی دروغم پافشاری کنم!!!(چی شد!). واقعا راست میگم. حالا چی شده که از این پیت ها میزنی؟ حیف این دل خوشگل نیست که بیاد حرفای با انرژی منفی بزنه؟
تو خیلی خودتو دست کم گرفتی. نمیدونم چرا. کار این صدا و سیمای لعنتی با این دولت .... هست. مخصوصا آموز ش و پرورش. اگه امام زمان ظهور کنه به نظرم اول میاد در آموزش و پرورش رو تخته میکنه. حالا من با خودت کار دارم.
آبجی امروز تو شاهی. من هم غلام شاهم. هر چی میخوای بگو تا انجام بدم. چی میخوای؟
شاه آبجی! من گوش به زنم. شما بگو عباس، من منتظرم میمونم که یه بار دیگه صدام بزنی. البته این خلاف رای چاکری است. ولی این قدر صدات قشنگه، حیفه یه بار صداتو بشنوم . یه دو سه بار دیگه هم منو صدا کن.
آبجی ناراحت نباشی ها! من پیشتم. خدا هم که قبل از ما.
استی اگه ایمیلت کار میکنه و یا این که میتونی با بنده ی حقیر گفتگو کنی از طریق یاهو مسنجر، لطف کن به من خبر بده. جون عباس . یه ایمیل درست کردن کار سختی نیستا. میخوای خودم درست کنم؟
من منتظر جوابت هستم.
نوکر آبجی غزل. یا علی....
وای عباس چقدر حرف زدی ، حالا من باید جواب کدومشو بدم؟؟