کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

در پاسخ به این مطلب میگم که:

من کوئیلو رو تصدیق نمیکنم، این متن رو هم تا نیمه بیشتر نخوندم...


فقط میدونم که اگر قرار به حمله و بیرون کشیدن انحراف از نوشته ها باشه باید کلیه آثار فرهنگی حتی اشعار حافظ و جلال الدین رومی (که من بهش نمیگم مولوی چون مولای من نیست ولی ظاهراً مولای همه منبری های این مملکت هست!!) و حتی جلال آل احمد (که نمیدونم چرا حالا قدیس شده؟!) و خلاصه هر کسی که قلم دستش گرفته باید اثرش رو بسوزنن...

دور نیست روزی که مثل وهابی ها بگن قرآن هم نباید ترجمه بشه...

تو همون عصر و زمونه ای که آثار هدایت به راحتی چاپ میشد و هزار جور هجمه واسه ترویج کمونیسم و مارکسیسم وجود داشت، یه عده انجمن اسلامی تشکیل میدادن و بحثهای اعتقادی میکردن... کی گفته باید هر مخالفی رو قلع و قمع کرد؟؟ آخه تحجر هم حدی داره!! فکر میکنید جوونای الان خیلی مسلمونتر از جوونای دهه پنجاه هستن؟؟

من از پائولو کوئیلو فقط کیمیاگر رو کامل خونده ام و هیچ نوع خشونتی درش ندیدم و به نظرم بسیار بسیار بسیار لطیف بود و اساساً نمیدونم چطور به چنان نویسنده ای میشه اتهام خشونت زد؟؟ خدا همه رو به "صراط مستقیم" هدایت کنه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد