کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

هایده: اما تا میخوام برم گریه کنون، سر به دیوارا بکوبم
باز به دادم میرسه به من میگه، عشقمی تو خوب خوبم
نمیدونم که چرا دوباره دیوونه میشه؟

توییتری رندوم: عزیزم این مصداق بارز رابطه تاکسیکه. زودتر کات کن، مگه چقدر عمر میکنیم که تو رابطه‌ی سمی بمونیم؟

هایده: باز میگم عزیز من، پا رو قلبم نمیذاره، مهربونه با من و اشکمو در نمیاره

توییتری رندوم دیگر: طرف مقابلت اختلال مرزی داره، زودتر خودتو از شرش خلاص کن. البته به این راحتی هم نیست، چون طرف ولت نمیکنه.

هایده: وقتی که به من میگه، جون من بسته به جونش، منو آروم میکنه، اون صدای مهربونش.

توییتری رندوم دیگرتر: شما خودت هم شخصیت مهرطلب داری و متاسفانه از این رابطه هم که خارج بشی، باز هم نمیتونی با آدم بهتری وارد رابطه بشی. به نظرم حتما برو پیش تراپیست.

نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم یکشنبه 10 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 09:42 ق.ظ

خوب بود خیلی خوب

قربونت

لیمو یکشنبه 10 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 08:03 ب.ظ https://lemonn.blogsky.com/

وای دقیقا نسخه های آدمهای رندوم این زمونه رو نشون دادی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد