عاقبت این رمان مشهور همینگوی رو خوندم. فقط میتونم بگم خوندن این رمان عیناً تکرار داستان روایت شده است: پشت سر گذاشتن فرازها و فرودها و تحمل رنج و مرارتی که درنهایت به چیز خاصی منتهی نمیشه!
دوست جونم. تو یه دیالوگی، یکی به دوستش گفت، تو مترو فقط تو رو نمی فروشن. که معنی نهفته اش این بود که فقط رفیق رو نمی فروشن.
کلا تو اون داستان من یاد رفیق نازنین خودم بودم.
دوست جونم. تو یه دیالوگی، یکی به دوستش گفت، تو مترو فقط تو رو نمی فروشن. که معنی نهفته اش این بود که فقط رفیق رو نمی فروشن.
کلا تو اون داستان من یاد رفیق نازنین خودم بودم.
من زیاد رمان نمی خونم، ولی زیاد می بینم، یعنی زیاد از روی رمانها فیلم میسازن! ولی پیرمرد و دریا رو نمی دونم ازش فیلم ساختن یا نه!
بله ساخته اند