کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

قبلا تو مایه ماکارونی، فقط پیازداغ، گوشت و رب میزدم، گاهی هم واسه تنوع قارچ یا فلفل دلمه‌ای یا ساقه سیر هم ریختم. این بار دو تا چیز جدید رو امتحان کردم و نتیجه رضایت بخش بود: لوبیا چشم بلبلی و هویج. 

لوبیا رو گذاشتم یک ساعت و نیم پخت و آبش تموم شد. بعد پیاز رو بدون روغن گذاشتم که تفت بخوره و آبش کشیده بشه، روغن زدم و کمی که نرم شد هویج ریز خرد کرده بودم رو بهش اضافه کردم ولی نذاشتم زیاد سرخ بشن، لوبیا و گوشت و رب رو هم ریختم و هی هم زدم تا هم قاطی بشن هم سرخ بشن. بعدم یه گوشه از تابه رو خالی کردم و زرچوبه رو تو روغن سرخ کردم و باز هم زدم. نمک و فلفل هم زدم و ریختم لای ماکارونی و دم گذاشتم. خوشمزه شده یود و به این بهانه بچه‌ها بدون بهانه گیری هم هویج خوردن و هم لوبیا چشم بلبلی.تاکید میکنم رفیق بی کلک مادر:))

استانبولی پلو

بعضیا استانبولی رو غذا نمیدونن چون گوشت نداره، ولی خوب شوهر و بچه های من عاشقشن، شاید چون عاشق سیب زمینی هستن. امروز میخوام راز استانبولی های خوشمزه خودمو باهاتون در میون بذارم (الکی مثلا من خیلی آشپزیم خوبه:))))

مواد لازم:

به ازای هر دو پیمانه برنج یه سیب زمینی متوسط و یه پیاز کوچک و دو قاشق رب و  مقداری روغن و نمک و زردچوبه لازم داریم.


پیاز نگینی رو سرخ میکنیم ولی نه زیاد، زردچوبه رو اضافه میکنیم، صبر میکنیم سرخ بشه و بوی خامیش از بین بره، این خیلی مهمه. سیب زمینی نگینی (البته درشتتر از پیاز باشه) رو اضافه میکنیم و تفت کمی میدیم، بعد برنج رو تو ظرفی میشوریم و آب روشو به اندازه یه بند انگشت اندازه میزنیم و آبو برنج رو با هم میریزیم روی پیاز و سیب زمینی و نمک هم به اندازه میریزیم و هم میزنیم. 

نکته: وقتی برنج دمی (کته) میپزید در طول پخت گاهی برنج رو هم بزنید (حداکثر سه بار) زیاد هم نزنید که شفته میشه.


 صبر میکنیم تا آب برنج کشیده بشه. راز اصلی همینجاست، هر دو قاشق رب رو با یه لیوان سرخالی آب رقیق کنید و روی برنج پخش کنید و دم بذارید، روغن هم نریزید. یک ربع الی بیست دقیقه کافیه واسه دم کشیدن برنجتون. موقع سرو نم نم روغن بریزید روی برنج و پلوها رو به قول معروف دون کنید و رب رو به همه برنج برسونید.

مزیت این روش اینه که اولا ترشی و تازگی طعم رب روی برنج میمونه، ثانیا برنج شفته نمیشه. 

نوش جان


کلم پلو بدون بو

خیلی وقت پیش یه نفر نوشته بود کلم پلو چیه؟ همون استانبولیه که یه نفر چُسیده توش

خب بوی کلم واقعا بده ولی این سبزی خودص خودشو داره و.مخصوصا فیبر زیادی داره. من روش خودمو واسه پختن کلم پلو دارم که راحته و بوی بد کلمو تقریبا خنثی میکنه. میشه مثل لوبیا پلو با گوشت درست کرد یا مثل استانبولی بدون گوشت، اونش یه خودتون بستگی داره. من برنجشو آبکش نمیکنم که ویتامینهای گروه B از دست نره. 

مواد لازم:

برنج 3 پیمانه

کلم نازک خرد شده 3 الی 6 پیمانه (بسته به ذائقه تون)

پیاز کوچک یا متوسط 1 عدد

زردچوبه و ادویه کاری 

طرز تهیه:

پیاز رو نگینی و سرخ میکنیم. من به روش مادرم اول پیاز رو تو ماهیتابه خالی تف میدم تا آبش تبخیر بشه و بعد روغن اضافه میکنم. قبل از اینکه طلایی بشه زردچوبه میزنم، حدود یه قاشق چایخوری. زردچوبه باید خوب سرخ بشه و بوی خامی نده. فرق غذای حرفه ای و جاافتاده و غذای معمولی تو همین چیزاست. همرا ه زردچوبه کاری رو میریزیم. من یه قاشق غذاخوری میریزم، اینم باز بسته به ذائقه است. کار هم باید سرخ بشه. اگه با گوشت میخواید درست کنید باید گوشت رو هم سرخ کنید. بعدش کلم ها رو اضافه کنیم. اگه اهل غذای سالمید کلم رو کمتر سرخش کنید تا خواصشو از دست نده و هضمش راحت باشه. این مرحله همونجاست که بوی کلم گرفته میشه. هم کاری و هم سرخ شدن تو روغن کار بوی گندشو میسازه. بعد برنجو بشورید و مثل وقتی که کته میکنید یه بند انگشت آب روش بذارید بمونه، بعد اون برنج و آب رو بریزید رو مخلوط کلمی که سرخ شده. آبش که جمع شد بذارید دم بکشه و تمام. 


990124

هر چقدر تمیزکاری غمناکه، آشپزی فرحبخشه. غرق شدن توی بوها و مزه ها، نگاه کردن به سبزیها و گوشتهایی که تو روغن داغ رنگ عوض میکنن، بو کشیدن ادویه هایی که روی روغن میرقصن و قاطی میشن، تمرکز روی اینکه از هر چیزی دقیقا چقدر بریزی و کی بریزی و چه جوری بریزی، بازی با بعضی مزه ها و امتحان کردنشون با هم و کشف اینکه که کاری و فلفل دلمه ای های رنگی و سیر با هم تو مایه ماکارونی  عالی میشه ولی کاری تنها نه، فلفل دلمه ای تنها نه، سیر تنها نه...

آشپزی رو دوست دارم نه فقط به خاطر اینکه شکمو هستم، به خاطراینکه  حس زندگی بهم میده. پیشدانشگاهی که بودم، یه بار سر کلاس زبان یه دفعه نمیدونم از کجا بوی پیازداغ اومد، بعضیا غر زدن و بعضیا مثل من لبخند. دبیر  جا افتاده ای داشتیم، وایساد روبروی کلاس و با فضیلت مادرانه اش گفت: "بوی پیازداغ بوی زندگیه، یعنی اینجا یه خونه ای هست که یه خونواده توش زندگی میکنه و یه خانومی که داره با عشق برای خانواده آشپزی میکنه." جمله آخرو در حالی میگفت که چشماشو بسته بود، لبخند میزد و برای هم زدن غذای فرضی دستشو تو هوا میچرخوند. شونزده سال از اون لحظه گذشته. پنجره آشپزخونه رو باز میکنم، غذامو هم میزنم و آرزو میکنم کاش همه مردم شهر بدونن که بوی پیازداغ بوی زندگیه. 

دستور پخت نرگسی

شاید شما هم فقط اسم نرگسی رو به عنوان غذا شنیده باشید. شوهر من که تا دیشب نخورده بود. 


مواد لازم برای دو نفر:

اسفناج هفتصد گرم (یا نصف دسته)

تخم مرغ 4 عدد

سیر یک حبه یا پودر سیر (در صورت تمایل)

نمک و فلفل و زردچوبه


تخم مرغها رو تو یک کاسه میشکنیم و هم میزنیم و نمک و فلفل رو اضافه میکنیم.


پیاز ساطوری شده رو توی روغن کمی تفت میدیم تا نرم بشه، اما نباید زیاد سرخ بشه. مقدار خیلی کمی زردچوبه اضافه میکنیم و صبر میکنیم تا بوی خام زردچوبه از بین بره. بعد اسفناج خرد شده رو اضافه میکنیم. اسفناج نباید زیاد خرد بشه، چون هم خاصیتش رو از  دست میده و هم له میشه و شکل خوبی نخواهد داشت. ممکنه اول مقدار اسفناج زیاد به نظر بیاد اما بعد از پخت حجمش کم میشه. اسفناج رو تا اندازه‌ای سرخ میکنیم که برگهاش روغن رو بخودشون بکشن و براق بشن. اگر اسفناج زیاد سرخ بشه، رنگش تیره و مزه‌ش تلخ میشه. بعد از سرخ شدن اسفناج تخم مرغها (و اگر دوست دارید سیر رنده شده) رو بهش اضافه میکنیم و سریع هم میزنیم تا کاملاً مخلوط بشه. بعد در تابه رو میذاریم تا مواد خودشون رو بگیرن. بعد از چند دقیقه در تابه رو برمیداریم و اگه موادمون کاملا شکل گرفته و شبیه کوکو شده بود، مثل کوکو برش میگردونیم تا روی دیگرش هم سرخ بشه.


نرگسی حاضره،‌ نوش جان.




پ.ن. بعدش به ذهنم رسید یه عکس هم بذارم از این غذا، فقط دو لقمه مونده بود تهش عکس در ادامه مطلبه.