کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

کج‌راه

قصه‌هایم خاطره و خاطره‌هایم قصه می‌شوند.

961207

مادرم یه دعایی داره که میگه: الهی هرکه روشو میبینه، داغشو نبینه.


گویا در گذشته اگر بچه ای در شکم مادر یا حین زایمان می مرد، قابله اونو از مادرش مخفی می کرد چون اعتقاد بر این بود که اگر مادر روی بچه رو ببینه الفتی در دلش ایجاد میشه و جدایی از اون بچه براش سختتر میشه. برای همین مادرم دعا میکرد که اگر زنی روی بچه اش رو دید، تا وقتی زنده است داغ فرزندشو نبینه. 


علم پزشکی خیلی پیشرفت کرده اما هنوز بیماری های لاعلاج وجود داره، بیماری های عجیبی که تا کسی گرفتارش نشده اصلا خبر نداره که همچو بیماری هم در جهان هست که از چند صد میلیون یک نفر بهش مبتلا میشه. طبیعیه که وقتی انواع سرطان و ایدز و ام اس و امثالهم سالیانه میلیونها قربانی میگیره، دانشمندها (به عبارتی شرکتهای داروسازی) روی پیدا کردن دارو برای یه بیماری کمیاب وقت و انرژی و سرمایه نذارند. بدتر از همه اینه که به یه نفر بگن ممکنه بچه تو این بیماری رو داشته باشه و در آینده نمود پیدا کنه؛ پس باید تحت مراقبت باشه. خب گیرم نمود پیدا کرد و تشخیصشم دادین، آخرش که چی؟!


فقط همون دعای مادرمو در حق همه مادرها دارم: الهی هرکه روشو میبینه داغشو نبینه!

نظرات 2 + ارسال نظر
سیب دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 02:42 ب.ظ

تشخیص که بدن، راه درمان رو در پیش می گیرن
یعنی چی که "آخرش که چی؟"

وقتی درمانی وجود نداره، چی رو پیش بگیرن؟

حریم سه‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1397 ساعت 06:20 ق.ظ http://harimeasemani.blogsky.com/

الهی آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد